شاهرخ استخری
شاهرخ استخری
شاهرخ استخری
شاهرخ استخری
شاهرخ استخری ، سیاوش خیرابی
سمانه پاكدل، بازیگر نقش مهتاب
حدیث میرامینی ، بازیگر نقش روشنك
بیوگرافی یوسف تیموری:
نام اصلی : یوسف تیموری واقف
تاریخ تولد: 6 دی ماه 1358 - در غرب تهران به دنیا آمده .
تحصیلات : فوق دیپلم هنر و دانش آموخته هنرستان صدا و سیما می باشد و یکی از هنرجویان ممتاز کلاسهای استاد سمندریان بوده است.
وی فرزند دوم خانواده است و دو خواهر و یک برادر دارد .
نه آبی و نه قرمز فقط تیم ملی.
اگر بازیگر نمیشد دروازه بان می شد.
موسیقی را دوست دارد و خودش هم گیتار می نوازد و به طراحی صحنه هم علاقه دارد و به آن نیز می پردازد.
به شعر نو علاقه دارد.
در دوران دانشکده او را بابک صدا میزدند.
عکسهای یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
یوسف تیموری
عکس های یوسف تیموری
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید.
مصطفي زماني در نشست خبري فيلم آل
مصطفي زماني
مصطفي زماني
آناهيتا نعمتي و مصطفي زماني بازيگران فيلم آل در نشست خبري
حضور مصطفي زماني در محل برگزاري بيست و هشتمين جشنواره بين المللي فيلم فجر
مصطفي زماني
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید.
سیاوش خیرابی
سیاوش خیرابی
سیاوش خیرابی
سیاوش خیرابی
سیاوش خیرابی
سیاوش خیرابی,عکس بازیگران و هنرمندان
بیوگرافی حسام نواب صفوی :
فارغ التحصیل بازیگری از دانشگاه آزاد اسلامی.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم اعتراض (مسعود کیمیایی) در سال ١٣٧٨.
با بازی در نقش کوتاهی در فیلم اعتراض به دنیای بازیگری قدم گذاشت. به قول خودش بخشهای عمده بازی او و پولاد کیمیایی بنابه دلایلی از فیلم حذف شده است
نام اصلی: حسام
نام خانوادگی اصلی: نواب صفوی
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1353
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
پست الکترونیک: hesamsafavi@yahoo.com
......................................
بخشی از فیلم شناسی:
1385 مهمان ( سعید اسدی ) [بازیگر]
1384 سوغات فرنگ ( ) [بازیگر]
1384 ابراهیم خلیل الله ( محمدرضا ورزی ) [بازیگر]
1383 سرود تولد ( علی قوی تن ) [بازیگر]
1383 ازدواج به سبک ایرانی ( حسن فتحی ) [بازیگر]
1383 عروس فراری ( بهرام کاظمی ) [بازیگر]
1382 شمعی در باد ( پوران درخشنده ) [بازیگر]
1381 عروس خوشقدم ( کاظم راست گفتار ) [بازیگر]
1381 سیزده گربه روی شیروانی ( علی عبدالعلی زاده ) [بازیگر]
1380 اتانازی ( رحمان رضایی ) [بازیگر]
1380 نان، عشق، موتور هزار ( ابوالحسن داودی ) [بازیگر]
1378 اعتراض ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]
حسام همه عوامل را برای ستاره شدن دارد ،اما این اتفاق هیچگاه نیفتاد ،شاید باید او را بدشانس ترین بازیگر جوان سینمای ایران دانست که همیشه در یک حد باقی می ماند ،اگر چه بازی های خوبی از خود به نمایش گذاشت، اما هنوز کاری که بتواند او را به جوان اول بدل کند برایش پیش نیامده و باید باز هم منتظر ماند و دید که چه زمانی نواب صفوی هم یک چهره ماندگار بشود.
حسام الدین نواب صفوی اولین بار نقش کوچکی در اعتراض مقابل دوربین رفت ،اما نتوانست به اندازه های چهره های دیگری که در آثار کمیایی می آمدند و چهره می شدند و بعد کارشان می گرفت ،گل کند.پس از آن در مصاحبه ای عنوان کرد که اگر بخش هایی از بازی اوحذف نمی شد ،حتما او هم دیده می شد..
به هر حال حضور جدی او و بعدی او در یک مجموعه تلویزیونی رخ داد ،سید ضیاالدین دری سال 79 به سراغ او می آید تا در کیف انگلیسی ایفای نقش کند.یک نقش منفی که به فراخور چهره صفوی مورد پسند قرار می گیرد . بسیاری بازی او را در این کار ستودند . او علی رغم حضور چهره های متعدد در کار به خوبی خودش را نشان می دهد و از آن پس نامش بیشتر بر سر زبانمها می افتد.سال 80 را با بازی در دو فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی به پایان می رساند.
ابتدا در نان عشق و موتور 1000 به کارگردانی ابولحسن داوودی ایفای نقش می کند که به نوعی کارکترش طولانی تر از فیلم اعتراض بود،این کار کمدی جای مانور زیادی برای او ایجاد نکرد و به نوعی در پرده حضور بازیگران مطرح شده بهاره رهنما،اکبر عبدی و سروش صحت قرار گرفت.اما بازی در ساخته مهرجویی آتانازی از رحمان رضایی توانایی های بیشتری از خود نشان می دهد . نواب صفوی در این فیلم نشان می دهد که قدرت بازی خوبی دارد اما هنوز موقعیت مناسب برایش پدید نیامده است. همان سال مجموعه روشن تر از خاموشی را هم به کارنامه خود اضافه می کند که باز هم در میان بازیگران متعدد گم می شود . در سال 81 ابتدا در کار کاظم راست گفتار با عنوان عروس خوش قدم ظاهر می شود که در یک کمدی خوش ساخت بود . همبازی شدن با حیایی و پطروسیان و شریفی نیا او را گامی بالاتر می برد و این بار می تواند خودش را در یک کار کمدی جا بیاندازد .بعد از آن هم به انبوه بازیگران مطرح فیلم فانتزی سیزده گربه روی شیروانی می پردازد که به نوعی باز هم یک نقش منفی بود. حضور چهره هایی چون گلزار ،افشار و البته خود حسام فیلم را با فروش بالا روبرو می کند و همین باعث چهره شدن دوباره حسام می شود.
شمعی در باد تجربه موفق او را با پوران درخشنده باید خواند اگر چه کوشش او برای همپا شدن با شهاب حسینی و بهرام رادان ستودنی است ،اما باز هم نواب صفوی در حاشیه می ماند . ازدواج به سبک ایرانی را در کنار شیلا خداداد بازی کرده که دومین کار مشترک او با فتحی پس از روشن تر از خاموشی است. بازی دیگر او سرود تولد کنار یکتا ناصر و امین حیایی است که اکران سراسری خواهد شد. نواب صفوی فعالیتهایی هم در موسیقی دارد و کار خود را به عنوان نوازنده پیانو در یک گروه موسیقی شروع کرده است.
عکس های حسام نواب صفوی
حسام نواب صفوی
حسام نواب صفوی
حسام نواب صفوی
حسام نواب صفوی
حسام نواب صفوی
حسام نواب صفوی
حسام نواب صفوی
بیوگرافی امیر جعفری:
بازی او در مجموعه بدون شرح (مهدی مظلومی، ١٣٨٠) اولین حضور او در تلویزیون بود. زوج او و فتحعلی اویسی در دو مجموعه بدون شرح و کمربندها را ببندیم (مهدی مظلومی، ١٣٨٣) با استقبال فراوان مخاطبین مواجه شد.
نام اصلی: امیر
نام خانوادگی اصلی: جعفری
سمت (در بخش های): بازیگران،
تاریخ تولد: 1353تهران
......................................
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان
>> ریما رامین فر (زن)
بیوگرافی امیر جعفری:
بازیگری را زیر نظر حمید سمندریان آموخت.
او تا به حال پنج بار برای بازی در نمایشهای زیر از جشنواره تئاتر فجر برنده جایزه شده است:
جایزه اول: رژیستورها نمی میرند - یک دقیقه سکوت
جایزه دوم: پاییز - همان همیشگی
جایزه سوم: رقص کاغذپاره ها
تقدیر: شب های آوینیون
بازی در سینما را در سال 1380 و با بازی در فیلم نان و عشق و موتور 1000 آغاز کرد و با بازی در فیلم قارچ سمی ادامه داد.
بازی او در مجموعه بدون شرح (مهدی مظلومی، ١٣٨٠) اولین حضور او در تلویزیون بود. زوج او و فتحعلی اویسی در دو مجموعه بدون شرح و کمربندها را ببندیم (مهدی مظلومی، ١٣٨٣) با استقبال فراوان مخاطبین مواجه شد.
مجموعه های تلویزیونی:
- بدون شرح (مهدی مظلومی)
- من یک مستاجرم (پریسا بخت آور)
- کمربندها را ببندیم (مهدی مظلومی)
- برای آخرین بار (اکبر منصورفلاح)
بخشی از فیلم شناسی:
1383 تردست ( محمدعلی سجادی ) [بازیگر]
1382 مکس ( سامان مقدم ) [بازیگر]
1381 جنایت ( محمدعلی سجادی ) [بازیگر]
1380 قارچ سمی ( رسول ملاقلیپور ) [بازیگر]
1380 نان، عشق، موتور هزار ( ابوالحسن داودی ) [بازیگر]
بیشترین همکاری های امیر جعفری با:
>> گوهر خیراندیش (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>
>> تورج منصوری (تدوین،تهیه و تولید،فیلمبرداری،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> کارن همایونفر (بازیگران،موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> ایرج شهزادی (صدا،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> رضا آحادی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> سیروس ابراهیم زاده (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> رضا رادمنش (بازیگران،چهره پردازی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> محمدعلی سجادی (تدوین،تهیه و تولید،صحنه و لباس،عنوان بندی،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> پیمان قاسم خانی (بازیگران،فیلمنامه،) (در 2 فیلم ) ==>
>> حسین ملکی (بازیگران،عکس،فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==> |
>> جمشید هاشم پور (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> میترا حجار (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> شهرام حقیقت دوست (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
عکس های امیر جعفری
امیر جعفری با پسرش(آیین) و همسرش (ریما رامین فر)
امیر جعفری و ریما رامین فر
امیر جعفری
امیر جعفری
امیر جعفری
کاریکاتور امیر جعفری
امیر جعفری با پسرش(آیین)
امیر جعفری با پسرش(آیین)
امیر جعفری با پسرش(آیین)
بیوگرافی علی صادقی:
نام و نام خانوادگی: علی صادقی
تاریخ تولد: 14 آذر 1359
محل تولد: بیمارستان طرفه تهران
مدرک تحصیلی: فوق دیپلم کامپیوتر
ساکن: خیابان شریعتی تهران
................
علی صادقی متولد 14 آذر 59 است و در بیمارستان طرفه تهران متولد شده است. پدرش تراشکار و مادرش خانه دار است یک خواهر کوچکتر و یک برادر بزرگتر از خودش دارد.
بیوگرافی هنری وی شامل اثار زیر می باشد:
آفتاب عالم تاب، فرزندان ایران، تابستانه پاییزه زمستانه، دردسر والدین، پشت کنکوری ها، کوچه اقاقیا، هوو، خانه به دوش، ترش و شیرین، تیغ زن، ...
با مجموعه آفتاب عالم تاب ساخته امیر سماواتی و مازیار حبیبی نیا وارد عرصه ی سینما شد.
اصلاً اهل فوتبال نیست و بین سازها به گیتار برقی بیشتر علاقه دارد.
خود او کار کوچه ی اقاقیااش را بیشتر از بقیه دوست دارد.
بزرگترین آرزوی وی این است که آخر و عاقبتش به خیر باشد.
ایده ی وی در زندگی این است که یک مزرعه داشته باشد در استرالیا با گاو :)))
خوبی اخلاق وی این است که دروغ در کارش نیست. بدی اخلاقش هم اینه که خیلی رک است.
در زندگی بیشتر ازموسیقی گوش دادن لذت می برد.
کارتون مورد علاقه علی صادقی در دوران کودکی یه کارتون عروسکی به نام ارگ و جیرجیر. بن و سباستین، گامبا (یه موش بود که خونه شود گم کرده بود) یونیکو اسب شاخداراست.
................
فیلمشناسی:
* پیک نیک در جنگ (سیدرحیم حسینی، 1383)
* هشت پا (علیرضا داودنژاد، 1383)
* هوو (علیرضا داودنژاد، 1384)
* اگه میتونی منو بگیر (شاهد احمدلو، 1385)
* تیغ زن (علیرضا داودنژاد، 1385)
* حركت اول
*چپ دست (۱۳۸۴)
*پیک نیک در میدان جنگ (۱۳۸۳)
*آقا (۱۳۸۲)
*روایت سه گانه (اپیزود دوم، شوخیهای خدا) (۱۳۸۲)
مجموعه های تلویزیونی:
* آفتاب عالم تاب
* کوچه اقاقیا (رضا عطاران)
* پشت کنکوری ها (پریسا بخت آور)
* خانه به دوش (رضا عطاران)
* متهم گریخت (رضا عطاران)
*3 در 4 ( مجيد صالحي )
عکس های علی صادقی
عکی صادقی و وحید شمسایی
عکس های علی صادقی
علی صادقی بازیگرسینما و تلویزیون
علی صادقی و یوسف تیموری
علی صادقی بازیگرسینما و تلویزیون
علی صادقی بازیگرسینما و تلویزیون
علی صادقی بازیگرسینما و تلویزیون
کاریکاتور علی صادقی بازیگرسینما و تلویزیون
عکس علی صادقی بازیگرسینما و تلویزیون
بیوگرافی محمدرضا شریفی نیا:
نام اصلي: محمدرضا
نام خانوادگي اصلي: شريفي نيا
سمت (در بخش هاي): بازيگران،تهيه و توليد،عكس،كارگرداني
تاريخ تولد: 1334
محل تولد: تهران
مليت: ايران
......................................
روابط خانوادگي با ديگر هنرمندان
>> آزيتا حاجيان (همسر)
>> مليكا شريفي نيا (دختر)
>> مهراوه شريفي نيا (دختر)
عکس محمدرضا شریفی نیا و دخترش مهراوه شريفي نيا
عکس محمدرضا شریفی نیا و دخترش مهراوه شريفي نيا
مهراوه شريفي نيا
آزيتا حاجيان همسر محمدرضا شریفی نیا
آزيتا حاجيان همسر محمدرضا شریفی نیا
محمدرضا شریفی نیا برای اولین بار با بازی در نقش بسیار کوتاهی در فیلم « اوینار » (شهرام اسدی) بازی در سینما را تجربه کرد. اما شاید با حضور در نقش استاد دانشگاه در فیلم « پری » (داریوش مهرجویی، 1373) بیشتر دیده شد. اما قبل از آن و در سالهای 1370 تا 1372 مشغول بازی در نقش ولید در مجموعه تلویزیونی « امام علی (ع) » (داود میرباقری) بود که با پخش این مجموعه در سال 1375 مطرح و شناخته شد.
پس از « پری »، « آدم برفی » (داود میرباقری، 1373) را بازی کرد که این فیلم به مدت سه سال توقیف شد.
محمدرضا شریفی نیا علاوه بر بازی در فیلمهای سینمایی و مجموعه های تلویزیونی سمتهای دستیار کارگردان، برنامه ریز، عکاس را هم برعهده داشت. او علاوه بر اینها بهترین انتخاب برای گزینش بازیگر برای فیلمهای سینمایی است. در بسیاری از فیلمها انتخاب بازیگران بر عهده او بوده است.
محمدرضا شریفی نیا بهترین بازی عمرش را در فیلم « دنیا » (منوچهر مصیری، 1381) ارائه داد. یک بازی قدرتمندانه از کسی که توانایی های بالقوه ای در ارائه نقش دارد.
در سال 1386 تا اواسط مرداد، 6 فیلم با بازی او روی پرده سینماهای تهران رفت و او را پرکارترین بازیگر نیم سال معرفی کرد: نقاب، پارک وی، محاکمه، اخراجی ها، مهمان، نصف مال من نصف مال تو
......................................................
مجموعه آثار:
- اوینار (شهرام اسدی، 1370)
- هنرپیشه (محسن مخملباف، 1371)
- آدم برفی (داود میر باقری، 1373)
- پری (داریوش مهرجویی، 1373)
- برج مینو (ابراهیم حاتمی کیا، 1374)
- ابر و آفتاب (محمود کلاری، 1375)
- لیلا (علی حاتمی، 1375)
- سینما سینماست (سید ضیاء دری، 1375)
- جهان پهلوان تختی (بهروز افخمی، 1376)
- بازیگر (محمد علی شجادی، 1377)
- شیدا (کمال تبریزی، 1377)
- عشق کافی نیست (مهدی صباقزاده، 1377)
- بلوغ (مسعود جعفری جوزانی، 78/1377)
- دختردایی گمشده (داریوش مهرجویی، 1377)
- میکس (داریوش مهرجویی، 1378)
- مونس (حمید رخشانی، 1378)
- دختری بنام تندر (حمید رضا آشتیانی پور، 1379)
- مسافر ری (داود میر باقری، 1379)
- مربای شیرین (مرضیه برومند، 1379)
- عروس خوش قدم (کاظم راست گفتار، 1381)
- دنیا (منوچهر مصیبی، 1381)
- واکنش پنجم (تهمینه میلانی، 1381)
- 13 گربه روی شیروانی (علی اکبر عبدالعلی زاده، 1382)
- مکس (سامان مقدم، 1382)
- سالاد فصل (فریدون جیرانی، 1383)
- ازدواج به سبک ایرانی (حسن فتحی، 1383)
- نقاب (کاظم راست گفتار، 1383)
- گیس بریده (جمشید حیدری، 1384)
- مهمان (سعید اسدی، 1385)
- در شهر خبری نیست، هست (رضا خطیبی، 1385)
- پارک وی (فریدون جیرانی، 1385)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- محاکمه (ایرج قادری، 1385)
- نصف مال من، نصف مال تو (وحید نیکخواه آزاد، 1385)
مجموعه های تلویزیونی:
- امام علی (ع) (مجموعه، داود میرباقری، 1370)
- همسایه ها (مجموعه، محمدحسین لطیفی، 1380)
- سفر سبز (مجموعه، محمدحسین لطیفی، 1380)
عکس های محمدرضا شریفی نیا
عکس های محمدرضا شریفی نیا
عکس های محمدرضا شریفی نیا در نقش یادگار امام
عکس های محمدرضا شریفی نیا
عکس های محمدرضا شریفی نیا
کاریکاتور محمدرضا شریفی نیا
عکس های محمدرضا شریفی نیا,عکس بازیگران سینما, آزيتا حاجيان, مهراوه شريفي نيا
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید.
عکسهای دانیال عبادی در جشنواره فیلم فجر
عکسهای دانیال عبادی در جشنواره فیلم فجر
دانیال عبادی
خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی
عکس بازیگران,خسرو شکیبایی,گالری عکس
بیوگرافی حامد بهداد:
متولد 6 آبان 1352 مشهد
برای اولین بار با ایفای نقش اصلی در فیلم « آخر بازی » (همایون اسعدیان، 1379) سینما را تجربه کرد و برای بازی در همین فیلم هم کاندید سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. اما بعدها با وجود اینکه هیچگاه در شکل و شمایل نقش اول ظاهر نشد، اما توانست بازیهای در خور توجهی از خود در قالب نقش مکمل در فیلم های مختلف به جا بگذارد که از جمله می توان به فیلم های « بوتیک » (حمید نعمت الله، 1381)، « این زن حرف نمی زند « (احمد امینی، 1381)، « کافه ستاره » (سامان مقدم، 1384) و « آدم » (عبدالرضا کاهانی، 1385) اشاره کرد. اما پررنگ ترین بازی او در قالب نقش مکمل، بازی در فیلم « روز سوم » (محمدحسین لطیفی، 1385) بود که در نقش یک افسر عرافی که در بحبوحه محاصره خرمشهر عاشق دختری خرمشهری می شود، ظاهر شد و موفق شد نظر اکثر کارشناسان و منتقدان سینمایی را به خود جلب کند و برای دومین بار پس از « آخر بازی » کاندید سیمرغ بلورین از دوره بیست و پنجم جشنواره فیلم فجر شود. بازی حامد بهداد در « روز سوم » اوج هنرنمایی اوست.
مصاحبه با حامد بهداد:
او دارای تحصیلات لیسانس است .كمتر كسى باور مى كرد بازيگر ناشناخته فيلم آخر بازى روزى به يك ستاره تبديل شود. اما بازى دلچسب و فراموش نشدنى حامد بهداد در آخرين ساخته سينمايى همايون اسعديان او را به يكى از اميد هاى بازيگرى نسل سوم بدل ساخت. بهداد در اولين حضورش كانديداى دريافت سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد از نوزدهمين جشنواره بين المللى فيلم فجر شد و پس از آن با حضورى كوتاه اما درخشان در فيلم بوتيك بار ديگر توانست كانديداى دريافت تنديس خانه سينما شود و حالا پس از ۵ سال از وى به عنوان يكى از آيندگان بازيگرى نام مى برند حامد بهداد در مجموعه تلويزيونى سايه آفتاب ساخته محمدرضا آهنج با ايفاى نقش رضا توانست چهره اى متفاوت از خود بروز دهد و اين بار شاهد قضاوت بيشترى درباره بازى اش باشد
او كه در اين سال هاى اخير تمام تلاش خود را معطوف حرفه اش كرده است مى كوشد تا در فضاى سينماى كشور از حاشيه نشينى پرهيز كند.
آنچه در ذيل مى خوانيد حاصل گفت وگو با حامد بهداد درباره نقش رضا در مجموعه سايه آفتاب است
اين اولين بار بود كه شما را در يك مجموعه داستانى دنباله دار مى ديديم
بله اين نخستين بار است كه در يك سريال بازى كرده ام. البته در دو كار اپيزوديك هم بازى داشته ام جست وجو در شهر و معما
بازى شما در اين كار با نقش هاى ديگر تان متفاوت است. چه شد كه اين نقش را پذيرفتيد
علت تفاوت اين نقش با نقش هاى ديگر اين است كه طبيعى بازى نمى شود، خيلى ها مى گويند كه نقش غلوشده اى است، ممكن است اينگونه به نظر برسد. با اينكه متداول نبودن ديالوگ ها به اين غلو دامن مى زند اما نظر شخصى ام چيز ديگرى است. البته مى توان گفت تمام شخصيت هاى داستان به همين سبك نوشته شده است
چه شد كه به حرفه بازيگرى روى آورديد
طى قرارى كه با خود گذاشته بودم ما به دنيا آمده ايم تا شاهد اتفاق هايى در زندگى مان باشيم، شاهد اتفاقات ريز و درشتى كه من نيز ناظر اين اتفاقات هستم. بگذريم، پس از آخر بازى يك اپيزود از مجموعه همسفر را براى قاسم جعفرى كاركردم و بعد از آن يك مجموعه ۲۶ قسمتى (كودكان و نوجوانان) به سفارش شبكه جهانى جام جم را كارگردانى كردم. يك اپيزود از مجموعه معما را بازى كردم. به هر تقدير اينها حدفاصل آخر بازى و بوتيك به حساب مى آمد
در مصاحبه اى از شما پرسيده شده بود «بازى شما در اين سريال بى شباهت به بوتيك و اين زن حرف نمى زند نيست»، با آنكه مخالفت كرده بوديد، مى خواهم به تفصيل در اين باره توضيح دهيد
بى ربط است، بازى هاى آل پاچينو نيز شبيه به هم هستند. اما چرا آل پاچينو بازيگر خوبى است. ساده ترين بخش بازيگرى در اين است كه بخواهى بازى متفاوتى ارائه كنى. بازيگر براساس نگرش و شخصيتش كارش را پيش مى برد. ما در بازيگرى دنبال چه چيزى هستيم؟ چه تفاوتى ميان بازى حميد فرخ نژاد در عروس آتش و ارتفاع پست وجود دارد؟ حقيقت اين است كه در هر دو فيلم عالى بازى كرده است. من به عنوان بازيگر و كسى كه كارشناسانه (صددرصد تخصصى) به اين مقوله نگاه مى كنم، پيگير شباهت اين دو نقش نيستم؛ بلكه سراغ اين وجه ماجرا مى روم كه اين بار چقدر توفيق نصيب او شده و چه مقدمه در نقش روح دميده شده است. نقش چارچوبى است كه توسط نويسنده ترسيم شده و بازيگر تنها به آن جان مى دهد
بازيگر انديشه هاى كارگردان و نويسنده را از دريچه دغدغه هاى شخصى اش متجلى مى سازد. او نقطه نظرات نويسنده و كارگردان را به خاطر مى سپارد اينكه مى گويم نويسنده يعنى كسى كه درام مى داند از طرفى ديگر با دغدغه ها و از زاويه نگاه خودش نقش را خلق مى كند. در اينجا است كه مهرداد شبيه رضا و رضا شبيه سروش است. به نظر من تفاوت به آن معنى متداول و كليشه اى چيز جالبى نمى تواند باشد اما تفاوت در يك نگاه جديد است كه مى تواند بازى را جذاب كند
باز هم تاكيد مى كنم كه تمام بازيگران مطرح دنيا شبيه خودشان بازى مى كنند. صدا همان صداست و بدن همان بدن است؛ فقط آن آدم در موقعيتى جديد قرار گرفته كه نويسنده آن موقعيت را به صورت كاملاً ويژه مى آفريند و ارائه مى دهد. رضا در سايه آفتاب مى تواند دو كوچه آن طرف تر از مهرداد زندگى كند ولى شبيه هم نيستند و اين را مى توان از تك تك عناصر بصرى موجود فهميد. رضا پاى بند به خانواده خود است و براى گذران زندگى به هر كارى تن داده است و اين هر كارى، در حين آبرودارى است. كار رضا اصلاً دزدى نيست، من نمى خواهم رضا را توجيه كنم يا برايش كسب آبرو نمايم. براى من فرقى نمى كند كه آن نقش دزد باشد يا هر چيز ديگر. رضا بچه كوچه است و سوداى پيشرفت (از نوع عجيب و غريب) را ندارد اما مهرداد (بوتيك) اين سودا را دارد. رضا به خانه و خانواده اش اهميت قائل است و به زندگى سنتى پاى بند است
رضا مابه ازاى بيرونى ندارد، در صورتى كه مهرداد مابه ازاى بيرونى دارد. خواستم از رضا نقشى بسازم كه دوست داشتنى باشد و تماشاگر با آن همذات پندارى كند. در مجموع تفاوت در جزئيات معنا پيدا مى كند و من در جزئيات اين را رعايت كرده ام
شخصيت رضا با ادبياتش همخوانى ندارد و ديالوگ هايش شاعرانه است. تقابل لمپنيسم و شاعرانگى عجيب است
وقتى مى گويم مابه ازاى بيرونى ندارد، اين مسئله را نيز شامل مى شود. اتفاقاً ديالوگ هاى او از اين ادبيات برخوردار است. فرض كن رضا همراه پدربزرگش به مراسم عزادارى ايام محرم مى رفتند و عزادارى مى كردند يا در زورخانه اشعار فردوسى را مى شنيده، پس اين كاراكتر كلى اشعار و ادبيات حفظ شده دارد
ديالوگ رضا در يكى از اپيزودهاى سريال درباره رنگ پيراهن اش اين بود رنگش عوض نمى شد جز با مرگ به اين شخصيت نمى آيد كه فلسفه مرگ را بداند و روشنفكرانه حرف بزند
ابتدا بايد روشنفكرى را معنى كرد. او به خاطر معشوقه اش سياه پوشيده است، همين. در قديم بعضى ها پس از مرگ معشوق خود سياه مى پوشيدند و تا چهل روز و يا بيشتر و شايد تا آخر عمر سياه را درنمى آوردند، فرض كن رضا ضرب المثل ها و اصطلاحات را خوب نمى شناسد، پاى نقالى نشسته است و داستان هاى شاهنامه را هم شنيده است. زمانى كه من ديالوگ هاى او را خواندم، گفتم اين شخصيت مى تواند به اين گونه باشد، يكى از آدم هاى خاص زور خانه
بازى شما موجب شده تا بازى هاى ديگر ديده نشود و شخصيت رضا برجسته تر از سايرين باشد
تلاش كردم كه خوب بازى كنم و به ديگران كارى نداشتم. دوست ندارم وارد حاشيه شوم. سعى مى كنم كار خودم را به نحو احسن انجام دهم
آيا در انتخاب نقش خود به تيم بازيگرى و پارتنر هاى خود اهميت مى دهيد
اين مسئله اهميت دارد اما نمى توانم در اين ماجرا تاثير گذار باشم. به هر حال من بايد كار خودم را انجام دهم
شما در بوتيك و اين زن حرف نمى زند نيز حضور كوتاه اما بازى برجسته اى داشته ايد. آيا اين را ادامه خواهيد داد
خير، هيچ چيز دست ما نيست و هر چه كه خداوند رقم برند همان را انجام مى دهم. در فيلم نفست رو حبس كن سامان مقدم، در يكى از نقش هاى اصلى بازى مى كنم كه كمى متفاوت است. ظاهر نقش ساده است اما براى ايفاى نقش زحمت زيادى كشيده ام. درآوردن و خلق نقش براى من يعنى رضايت خودم و بعد كارگردان. زمانى كه خودم و كارگردان از نقشى كه ايفا كرده ام راضى باشيم آن كار برايم دلچسب است؛ چون اين يك ائتلاف ميان من و كارگردان بوده و هر دو به مخاطب فكر مى كنيم. زمانى كه براى خودت قرارداد هاى كوچك مى گذارى و به آنها عمل مى كنى، كارگردان و تماشاگر مشعوف مى شوند. اتفاق بسيار خوبى مى افتد. آن قدر كه باورت نمى شود و خودت از نقشى كه بازى كرده اى شگفت زده مى شوى
در كل به اين سريال چگونه نگاه مى كنى. آيا مجموعاً از عملكرد خودت راضى هستى
من تنها از صداوسيما ناراضى ام. صداوسيما مى تواند شرايط بسيار خوبى فراهم كند اما اين شرايط بسيار كم فراهم مى شود و مجموعه هايى همانند امام على كمتر توليد مى شود. صداوسيما بايد ارزش گذارى هاى سخت گيرانه و بهترى را داشته باشد. به هر تقدير كار خودم را مى كنم و از كارم لذت مى برم. اميدوارم تماشاگران نيز در اين لذت با من شريك باشند
فكر مى كنيد چرا بعضى ها از بازى شما ناراضى اند
مهم نيست كه بعضى ها از كار من ناراضى اند، مهم اين است كه بعضى ها از كار من راضى اند. اميدوارم به زودى كارى ارائه دهم كه آنهايى كه ناراضى اند نيز بازى مرا دوست داشته باشند.در اين كار نظر مخالف و موافق بسيار است و نظر مخالف نظر بدى نيست و يك سرى نظرات بازيگر را رشد مى دهد و جايگاهش را ارتقا مى بخشد
مجموعه آثار:
- آخر بازی (همایون اسعدیان، 1379)
- این زن حرف نمی زند (احمد امینی، 1381)
- بوتیک (حمید نعمت الله، 1381)
- کافه ستاره (سامان مقدم، 1384)
- عروس کوهستان (یوسف سیدمهدوی، 1384)
- باغ فردوس پنج بعدازظهر (سیامک شایقی، 1384)
- آدم (عبدالرضا کاهانی، 1385)
- روز سوم (محمدحسین لطیفی، 1385)
- تسویه حساب (تهمینه میلانی، 1386)
جشنواره ها و جوایز:
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « آخر بازی » - 1379
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « روز سوم » - 1385
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « بوتیک » - 1383
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « کافه ستاره » - 1385
- پنجمین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « این زن حرف نمی زند » - 1382
- دومین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « بوتیک » - 1383
عکس های حامد بهداد
حامد بهداد
حامد بهداد
حامد بهداد
حامد بهداد
عکس حامد بهداد
عکس حامد بهداد
حامد بهداد
عکس حامد بهداد
عکس حامد بهداد,بیوگرفی,بازیگر سینما
بیوگرافی مهران مدیری:
• متولد دی ماه سال 1340، پدر و مادرش اراكی هستند اما او در تهران به دنیا آمد.
• پدرش كارمند وزارت نیرو است و مهران آخرین فرزند یك خانواده شش نفره، او سه برادر بزرگ تر از خود دارد.
• بزرگ ترین برادرش از پیانیست های قابل است و برادر دومش نقاش و گرافیست. در خانواده مدیری هنر اهمیت فراوانی دارد.
• از پنج سالگی با موسیقی آشنا شد و از 12 سالگی تنها به موسیقی كلاسیك گوش می داد. او یكی از كامل ترین آرشیوهای موسیقی كلاسیك را دارد.
• در كودكی زیاد شر و شور نبود اما بسیار كنجكاو بود، به طوری كه در غیاب برادرش به اتاق او می رفت و تمام كتاب های نقاشی اش را زیر و رو می كرد.
• برادر نقاشش (حمید) در سوئد زندگی می كند. هنر و ادب موجب شد تا مهران تاثیر فراوانی از او بگیرد.
• اولین تئاتر زندگیش را در دبستان بازی كرد. او در این تئاتر نقش لوطی را به خوبی ایفا كرد تا نشان بدهد كه هنر در خونش است.
• همواره به دنبال تجربه و مطالعه بود به طوری كه آشنایی با كارهای «سالواتور دالی» تاثیر زیادی بر روی او گذاشت كه آثار آن هنوز هم در مهران مشهود است.
• در شانزده سالگی جذب تئاتر شد و اولین كار حرفه ای اش را تمرین كرد اما این كار هرگز بر سر صحنه نرفت اما موجب شد تا او بیشتر با تئاتر آشنا شود.
• همه با حضورش در عرصه هنر موافق بودند. هنوز هم اعضای خانواده اش بهترین كارشناسان و منتقدان كارهایش هستند.
• با مدرك دیپلم علوم انسانی سال 1361 به رادیو رفت و در این رسانه ملی به فعالیت پرداخت.
• مدت شش، هفت سال گوینده و بازیگر یكی از مجموعه های پرطرفدار رادیو به نام «داستان شب» بود.
• همزمان با كار رادیو از فعالیت های تئاتر غافل نمی شد و چند نمایش را به روی صحنه داشت، كار گویندگی باعث كامل شدن صدای او شد.
• سال 1366 اولین تئاتر طنزش را بازی كرد. این تئاتر كه «پانسیون» نام داشت در تئاتر مولوی روی صحنه رفت.
• در اواخر 1371 در نمایشی در نیاوران، نصرا... رادش، سلیمانی فرد و صیادی را كشف كرد كه بعدها در بسیاری از كارها با او همكاری داشتند.
• گروه مدیری به سرعت به شهرت رسید. در سال 1372 با داریوش كاردان اولین برنامه نوروزی خود را ساخت.
• در سال 1373 طنز متفاوت «ساعت خوش» را ساخت كه با استقبال فراوانی از سوی مردم روبه رو شد.
• ساعت خوش یكی از بهترین و پربیننده ترین برنامه های طنز تلویزیونی شد اما به دلیل مشكلاتی كه به وجود آمد برنامه تعطیل شد.
• با وجود دامن زدن مطبوعات به حاشیه ها مدیری هرگز اسیر حواشی مطبوعات و شایعه های فراوان نشد و كارش را ادامه داد.
• از ساعت خوش به بعد دور مطبوعات را خط كشید و بسیار كم مصاحبه كرد. او هنوز هم از مطبوعات دلخور است.
• فیلم دیدار ساخته محمدرضا هنرمند هم كه قبل از ساعت خوش با بازی مهران مدیری ساخته شده بود پاسوز «ساعت خوش» شد و به موقع اكران نشد.
• اوایل دهه 70 از رادیو به تلویزیون رفت و در تلویزیون اولین كارهای او «نشانه های نور» و «باغ گیلاس» بودند.
• مردم كه تا آن زمان با صدای او آشنا بودند در باغ گیلاس با چهره اش نیز آشنا شدند. او در این سریال تا حدودی به شهرت رسید.
• در سال 1371 وارد سینمای حرفه ای شد. در «دیگه چه خبر» دستیار طراح صحنه بود و عضو گروه كارگردانی تهمینه میلانی.
• با نوروز «77» دوباره به جعبه جادویی برگشت اولین تصویرش را مردم بعد از پنج سال نشناختند و موهایش كاملا سفید شده بود.
• با جنگ 77 توانست 85 درصد مردم ایران را پای تلویزیون بنشاند. نبوغ او در عدم تكرار خود و نوآوری های پایان ناپذیرش است.
• علت موفقیت او ارائه شیوه جدید مجری گری و بازیگری و حضور توامان نقش و واقعیت است، با یك دوربین غوغا كرد و به شیوه تئاتری كار را بدون قطع می گرفت.
• اولین كسی است كه طرح برنامه های نود قسمتی و روتین را اجرا كرد. او اعتقاد دارد باید با مردم صادق و روراست بود.
• هنوز هم خیلی ها از سوژه ها و ایده های او كپی برداری می كنند. مدیری در موسیقی و خوانندگی هم دستی بر آتش دارد. حتی كنسرت هم اجرا كرده و تیتراژ شب های برره و باغ مظفر را خودش خوانده است.
• او اولین برنامه سازی است كه پشت صحنه كارهایش را به مردم نشان داد.
• صداقت را بزرگ ترین صفت آدمی می داند. او معتقد است چرا مردم نباید حقایق، اشتباهات و تپق های ما را ببینند.
• متاهل است و صاحب یك پسر و یك دختر است.
• در كارش بسیار جدی است و برای كارش زمان می گذارد به طوری كه در طول یك كار كمتر می تواند به خانواده اش سر بزند و آنها را ببینند.
• سال 1378 اولین كاست دكلمه او به بازار موسیقی آمد.
• «از روی سادگی» اولین آلبوم پاپش بود كه در سال 1378 به بازار آمد و با استقبال طرفدارانش روبه رو شد.
• آشنایی با حمید و مجید آقاگلیان زندگی حرفه ای او را عوض كرد و با پاورچین به خلق شاهكاری بدون تكرار رسید.
• با جایزه بزرگ در نوروز 1384 ثابت كرد توان مدیریت هر كاری را دارد.
• تنها بازیگر و سازنده تاریخ نمایش ایران است كه صرف نامش در اثری، مردم را پای تلویزیون میخكوب می كند. حضور در كنار او مبدل به رمز موفقیت خواهد شد.
قسمت دوم بیوگرافی مهران مدیری:
مهران مديري متولد دهه 40 در تهران است. او كه در خانواده اي هنردوست به دنيا آمده بود فعاليتهاي هنري خود را از نخستين سالهاي نوجواني شروع كرد و تا قبل از ورود به رشته تئاتر در دانشگاه،در چندين اثر نمايشي به عنوان بازيگر شركت نمود. تحصيلات آكادميك او در رشته «تئاتر» ،به دليل حضور او در جبهه هاي جنگ، ناتمام ماند اما عشق او به هنرهاي نمايشي ،بار ديگر او را به عرصه نمايش در تئاتر و راديو كشانيد. او تا سال 1372 با نمايشهاي زيادي چون: شوخي، تلگراف، آرسنال، پانسيون، سيمرغ، هملت، كيسه بوكس و ... روي صحنه رفت. و در اين دوران با بسياري از بزرگان تئاتر كشور چون «قطب الدين صادقي» و «ميكائيل شهرستاني» همكار شد.
وي همچنين در اين دوران به عنوان بازيگر در نمايشهاي راديويي «قصه هاي شب» نيزحضور يافت. مديري در سالهاي آغازين دهه 80، نخستين تجربه حضور خود را در برنامه هاي مذهبي تلويزيون تجربه كرد تا آنكه بر حسب اتفاق، وارد وادي «طنز نمايشي» در تلويزيون گرديد. او كه تا پيش از آن تنها يك اثر كمدي نمايشي بنام «پانسيون» را روي صحنه داشت، با نخستين جرقه هاي نبوغ و ابتكار خود در زمينه كمدي در مجموعه هاي تلويزيوني «نوروز72» -در سمت بازيگرـ و «پرواز57» -به عنوان بازيگر و كارگردان- كه در بهار و زمستان 1372، روي آنتن رفته بود به عنوان يك بازيگر كمدي خوش درخشيد. چنان كه يك سال بعد در مقام كارگرداني مجموعه طنز «ساعت خوش» توانست اثري ماندگار را در ژانر كمدي تلويزيوني به نام خود به ثبت برساند. «ساعت خوش» نخستين مجموعه آيتمي طنز در طول تاريخ تلويزيون ايران بود و حواشي اين برنامه پربيننده چنان دست و پاگير دست اندركاران آن شد كه تا سه سال امكان فعاليت مجدد تصويري را از آنان گرفت. مهران مديري كه به سبب اين محروميت سه ساله، امكان بازي در فيلمهاي مطرح «ضيافت» و «سلطان» مسعود كيميايي را از دست داده بود، در نوروز 77 همزمان با اكران فيلم سينمايي «ديدار» -كه در آن در سمت بازيگر حضور يافته بود- و نيز پخش برنامه طنز «نوروز 77» بار ديگر به صحنه نمايش بازگشت. او چند ماه بعد با ساختن مجموعه طنز «جنگ 77» كه آغاز دوباره دوران شهرت و محبوبيت او را نويد مي داد، بار ديگر با ساختار شكني در اين ژانر از برنامه هاي تلويزيوني به نوع جديدي از سبك نمايش كمدي رسيد كه مبتني بر داستان گويي بود.
كارگرداني مجموعه هاي: ببخشيد شما(1378)،پلاك 14 (1379-1378) ،نودشب (1379) و طنز 80 (نوروز80)، بازي در يك سريال تلويزيوني بنام «دردسروالدين» (1380) و بازيگري و بازيگرداني فيلم سينمايي «توكيو بدون توقف»، كه به نوعي ادامه روندتكميلي تجربه هاي هنري او محسوب مي شد، وي را به چنان پختگي و تجربه رسانيده بود تا بار ديگر اتفاق جديدي را در عرصه كمدي نمايشي ايران به ثبت برساند.
در سال 81، او به همراه همكار نويسنده اش «پيمان قاسم خاني»، قومي را خلق كردند بنام «برره»، اهل ناكجاآبادي به همين نام . «پاورچين» با طرح معضلات فرهنگي و بيماري هاي اخلاقي ساكنان روستاي خيالي«برره»، رذايل اخلاقي اجتماع و سنتهاي غلط مردم آن را چنان بي رحمانه به نقد كشيد كه اين مجموعه را بزرگترين اتفاق نمايشي در تاريخ تلويزيون ايران لقب داد و اين تازه آغاز ماجرا بود. در حالي كه مجموعه تلويزيوني «نقطه چين» آنچنان كه شايسته ي مديري و همكارانش بود مطرح نشد و مجموعه داستاني «جايزه بزرگ» نيز با وجود پربيننده بودن، در حد و اندازه هاي مديري از آب در نيامد، او به گذشته ي برره سفر كرد تا داستان هايي جديد را در فضاي 50 سال قبل ايران روايت كند.
«شبهاي برره» كه در سال 84 ساخته شد و به روي آنتن رفت، جايگاهي بود تا حرفهاي در گلو مانده جامعه به زبان بيايد. از دردها، مشكلات و ناهنجاري هاي فرهنگي مردم ايران كه سالها در قالب سنت ها و آداب و رسوم غلط و بي ريشه دامنگير آنان شده بود. مديري و گروهش در طي چند ماه سختي ها و ناهمواري هاي زيادي را تحمل كردند و از زير تيغ تيز بي مهري ها، كوته فكري ها، انتقادهاي تند و شايعات بي اساس گذشتند تا «شبهاي برره» بار خود را سالم به مقصد برساند ... و «برره» ماندگار شد...
مهران مديري در كنار علاقمندي هايش به هنر نمايش و كارگرداني و تلاشي كه براي رسيد به جايگاه كنوني اش كرده است همواره به عالم موسيقي نيز عشق و ارادت خاصي داشته است. او با انتشار نخستين آلبوم موسيقي اش در سال 79، در مقام خواننده و نيز در نخستين كنسرت رسمي خود كه در بهمن ماه 1383 در تهران اجرا كرد، با انتخاب هوشمندانه ملودي ها، تصنيف ها و صداي دلنشيني كه از سوي شنوندگان آثارش مقبول افتاده بود، ثابت كرد كه موسيقي را خوب مي شناسد و نيز سليقه مردم هنردوست ايران را !
امروز او معتقد است بيش از آنچه كه بايد ،براي كار وقت صرف كرده است.سالي كه پيش روست شايد باز هم براي او سال پركاري باشد و شايد هم آنچنان كه خود او مي خواهد با پايان «شبهاي برره»، به عنوان آخرين سريال نود شبي اش امسال را به استراحت سپري كند.هنوز هيچ چيز معلوم نيست. اما نا گفته پيداست كه عرصه طنز تلويزيوني ايران،بدون حضور او چيزي كم دارد.
آثـار :
خرگوش ، سال 1353 ، کارگردان : حمید عالمی
شوخی ، سال 1356 ، بازیگر ، کارگردان : صدرا رسولی
تلگراف ، سال 1358 ، بازیگر ، کارگردان : مهدی شریفی
پلنگ نادان ، سال 1362 ، بازیگر ، کارگردان : بهروز سلیمی
یک طنز و یک غم آوا ، سال 1364 ، بازیگر ، کارگردان : بهروز سلیمی
ساعت عمو اسکندر ، سال 1366 ، آهنگساز ، کارگردان : حسن شکلاتی
آرسنال ، سال 1367 ، بازیگر ، کارگردان : محسن حاجی یوسفی
پانسیون ، سال 1368 ، بازیگر ، کارگردان : محسن حاجی یوسفی
سیمرغ ، سال 1369 ، بازیگر ، کارگردان : دکتر قطب الدین صادقی
هملت ، سال 1370 ، بازیگر ، کارگردان : دکتر قطب الدین صادقی
کیسه بوکس ، سال 1371 ، بازیگر
آثار تلویزیونی :
سریال مشتهای کوچک ، کارگردان: ثریا قاسمی، بازیگر ، 1371
سریال حکایتها ، کارگردان: مجتبی یاسینی، بازیگر،1371
سریال پندهاواندرز ها، کارگردان: مجتبی یاسینی، بازیگر، 1371
سریال نوروز 72 ، کارگردان : داریوش کاردان ، بازیگر ، 1372
سریال باغ گیلاس ، کارگردان : مجید بهشتی ، بازیگر ، 1372
سریال پرواز 57 ، بازیگر/ کارگردان ، 1372
سریال ساعت خوش ، بازیگر/ کارگردان ، 1373
سریال سال خوش ، بازیگر/ کارگردان ، 1374
سریال نوروز 76 ( شبکه 2 ) ، بازیگر/ کارگردان ، 1376
سریال نوروز 76 ( شبکه 1 ) ، بازیگر/ کارگردان ، 1376
سریال 77 ، بازیگر/ کارگردان ، 1377
سریال ببخشید شما ، مجری/ کارگردان ، 1378
سریال پلاک 14 ، بازیگر/ کارگردان ، 1378
سریال 90 شب ، بازیگر/ کارگردان ، 1379
سریال طنز 80 ، بازیگر/ کارگردان ، 1380
سریال دردسر والدین ، کارگردان: مسعود نوابی ، بازیگر، 1381
سریال پاورچین ، بازیگر/ کارگردان ، 1381
سریال نقطه چین ، بازیگر/طراح صحنه و لباس/کارگردان ،1382
سریال جایزه بزرگ ، بازیگر/ کارگردان 1384
سریال شبهای برره ، بازیگر/ کارگردان
باغ مظفر , بازیگر/ کارگردان
آثار سینمایی :
دیگه چه خبر ؟ ، کارگردان : تهمینه میلانی ، دستیار طراح صحنه 1372
دیدار ، کارگردان : محمد رضا هنرمند ، بازیگر ، 1372
توکیو بدون توقف ، کارگردان : سعید عالم زاده ، بازیگر و بازیگردان ، 1381
آثار رادیویی :
بازیگر داستانهای شب رادیو
دیوانه از قفس پرید به کارگردانی بهزاد فراهانی ، 1370
دژ به کارگردانی اکبر زنجانپور ، 1370
واسکادلوگاما به کارگردانی جواد شیرگر ، 1371
موشها و آدمها به کارگردانی محمد عمرانی ، 1371
گوینده برنامه جلوه های پایداری
آثار موسیقایی :
کاست برای کودکان ، بازیگر ، کارگردان : بهروز غریب پور، 1372
دلتنگی ها ، دکلمه اشعار هاتف علیمردانی ، 1378
از روی سادگی، خواننده، موسیقی بابک بیات و فردین خلعتبری، 1379
خوانندگی بر روی فیلم سینمایی همنفس ، موسیقی : فردین خلعتبری ، 1382
خوانندگی بر روی سریال مهر و ماه ، 1383
اجرای کنسرت به همراه ارکستر مجلسی ، موسیقی : فردین خلعتبری ، 1384
خوانندگی بر روی سریال شبهای برره، موسیقی محلی، 1384
افتخارات :
□ طوطی طلایی بهترین بازیگر ، 1353 ، برای تئآتر خرگوش
□ کاندیدای بهترین کارگردانی ، 1375 ، برای ساعت خوش
□ بهترین بازیگر و کارگردان ، 1377 ، برای مجموعه 77
□ بهترین بازیگر و کارگردان ، 1378 ، برای مجموعه ببخشید شما
□ بهترین بازیگر و کارگردان ، 1381 ، برای مجموعه پاورچین ، دنیای تصویر
□ بهترین بازیگر و کارگردان ، 1382 ، برای مجموعه پاورچین ، شبکه جهانی جام
□ بهترین کارگردان طنز ، 1384 ، شبکه 3
□ بهترین بازیگر طنز 1385 - دریافت تندیس حافظ ، جشن دنیای تصویر
عکس های مهران مدیری
عکس های مهران مدیری
عکس های مهران مدیری
عکس های مهران مدیری
عکس های مهران مدیری
بیوگرافی پوریا پورسرخ:
با حضوری کوتاه در مجموعه تلویزیونی « فرار بزرگ » حضور در مقابل دوربین را تجربه کرد و با بازی در مجموعه « وفا » به شهرت رسید و با ایفای نقش در مجموعه « صاحبدلان » ثابت کرد بازیگر توانمندی است.
زندگی خصوصی پوریا پورسرخ:
محل تولد: جردن
سال تولد: نمی گویم
ماه تولد: تیر
قد: 182
وزن : متغییر بین 75 تا 80
......................................................
مجموعه آثار:
- پسران آجری (مجید قاری زاده، 1385)
- مهمان (سعید اسدی، 1385)
- مصائب دوشیزه (1385)
- روز سوم (محمدحسین لطیفی، 1385)
مجموعه های تلویزیونی:
- فرار بزرگ (محمدحسین لطیفی، 1383)
- وفا (محمدحسین لطیفی، 1384)
- صاحبدلان (محمدحسین لطیفی، 1385)
- شکرانه (سعید سلطانی، 1386)
عکس های پوریا پورسرخ
عکس های پوریا پورسرخ
عکس های پوریا پورسرخ
عکس های پوریا پورسرخ
• در سال 1347 در مشهد به دنيا آمد.
• دو خواهر بزرگتر از خود دارد.
• سال 59 وارد حيطه تئاتر شد و از دكتر قطبالدين صادقي، مطالب زيادي آموخت.
• گاهي مجسمه سازي ميكند، نقاش و خطاط ماهري هم است.
• از غرور فاصله دارد.
• تيم فوتبال هنرمندان را پايهگذاري كرد، اما بعدها از آن جدا شد.
• عاشق فوتبال است و در بين فوتباليستها با مهرداد ميناوند رفاقت ديرينهاي دارد.
• شخصيتي جالب و شوخ دارد.
• از بازيگراني چون شريفينيا، پرويز پرستويي، رضا كيانيان، خسرو شكيبايي و گوهر خيرانديش خوشش ميآيد.
• مدرك تحصيلياش ليسانس است.
• دوست دارد زماني كه فوتبال بازي مي كند درون دروازه بايستد.
• با ساعت خوش و مجيد دلبندم اوج گرفت.
با حضور در جنگ « ساعت خوش » (مهران مدیری - 1373) فعالیت هنری و بازیگری اش را آغاز کرد. و خیلی زود به جرگه کارگردانان تلویزیونی پیوست. مجموعه های « خانه به دوش » ، « متهم گریخت » و « ترش و شیرین » که عطاران آنها را کارگردانی کرده از مجموعه های پربیننده و برتر تلویزیون است.
رضا عطاران در سینما هم موفق بود. او در « هوو » معرکه بود.
......................................................
مجموعه آثار:
- کلید ازدواج (داود موثقی، 1377)
- سیندرلا (بیژن بیرنگ، مسعود رسام، 1380)
- کلاه قرمزی و سروناز (ایرج طهماسب، 1381)
- هوو (علیرضا داودنژاد، 1384)
- تیغ زن (علیرضا داودنژاد، 1385)
- کلاهی برای باران (مسعود نوابی، 1385)
عکس های رضا عطاران
عکس های رضا عطاران
عکس های رضا عطاران
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید.
عکس های جدید بهرام رادان
بهرام رادان
عکس های جدید بهرام رادان
بهرام رادان
بیوگرافی حمید گودرزی:
دوم آذر ۱۳۵۶ در خانواده ای با اصالت تهرانی صد در صد متولد شد . فرزند اول زوج جوان و تحصيلكرده . روشنفكر و متمولی بود كه در منزلی واقع در ميدان آرژانتين تهران به دنيا آمد و در همان محله رشد كرد و بزرگ شد . پدر حميد تاجر فرش تحصيل كرده است و مادرش بر غم داشتن تحصيلات عاليه و موقعيت اجتماعی و اصالت خانوادگی خانه دار است . بعد از حميد يك دختر هم در اين خانواده به دنيا آمد كه در رشته ی گرافيك فارغ التحصيل شد و هم اينك دنبال ادامه ی تحصيل در رشته ی حقوق است و دوست دارد كار وكالت كند .
حميد با مادرش تنها ۱۴ سال اختلاف سنی دارد . و همين موضوع باعث شد حرف او را بهتر از پدر بفهمد و درك متقابلی بين ايندو در حد عالی بوجود آيد كه هنوز هم ادامه دارد . او بر خلاف ساير بچه های طبقه ی مرفه و بالای شهری پر شر و شور بود و از خاطرات بچگی اش او همين يك نمونه بس كه كلاس اول دبستان و در همان هفته ی اول تحصيل روزی تمام كتابهايش را به دوره گردی داد و به جايش گوجه سبز گرفت و خورد !!!
حميد هميشه با صراحت می گويد که مشوق من در بازيگری فقط خودم هستم !!! او درست می گويد چون بر خلاف بسياری مشاهير نه فقط مورد تشويق خانواده ونزديکان قرار نگرفته بلکه برای مخالفت با نظر آنها و رفتن به مسير دلخواه خود انرژی زيادی را طی دو سال صرف کرده .
حميد در سال ۱۳۷۴ دیپلم گرفت و در کنکور شرکت کرد و در رشته ی دندانپزشکی قبول شد و درست شبی که پدر و مادرش به مناسبت اين موفقيت بزرگ پسرشان مهمانی گرفته بودند جنجال و ماجرای انتخاب او شروع شد ... حميد مصمم بود که خودش شغل و آينده اش را انتخاب کند و والدين وقتی شنيدند او می خواهد دنبال هنر و بازيگری برود و پزشکی را فدا کند به هر وسيله سعی ميکردند که او را منصرف کنند ...
گپی با حمید گودرزی : خرجي خانه دست همسرم است
هر چند حمید گودرزی زیاد اهل گفت و گو نیست و تا جایی که بتواند از نزدیک شدن به مطبوعات خودداری می کند.حال مصاحبه او را بخوانید:
در حال حاضر مشغول ایفای نقش در چه فیلمی هستید؟
« گناه من» را آماده اکران دارم . فیلمبرداری «انعکاس» هم تقریبا 10 روز دیگر تمام می شود.
قرار داد تازه ای امضا نکردی؟
مدت زیادی نیست که خودش را به عنوان یک چهره مطرح درسینمای ایران نشان داده اما طرفداران فراوانی دارد. او از معدود هنرپیشه های جوان سینمای ایران است که وقتی مقابل دوربین قرار می گیرد حرکات مصنوعی به نمایش نمی گذارد و به قول خودش «صادقانه » بازی می کند.
بازی های واقعی حمید گودرزی خیلی ها را به این نتیجه رسانده که او می تواند به ایفای نقش در فیلم های ماندگار سینمای ایران بپردازد و شخصیت جاودانه ای خلق کند.
برای یکی ، دو قرار داد صحبت کرده ام اما صبر کنید قطعی شود بعد درباره اش حرف بزنیم.
کدام یک از فیلم هایت را بیشتر دوست داری؟
همه فیلم هایی که تاکنون بازی کرده ام برایم لذت بخش است اما اگر بخواهید اسم ببرم بی وفا، بازنده و گناه من.
و از بین کارهای تلویزیونی ؟
مسافری از هند ، تب سرد، کمکم کن، کارهای خوبی بودند. نقطه اوجش هم آن طوری که خودم می دانم مسافری از هند.
نقش های خاصی بوده که آروز کنی کاش آن را به تو می دادند؟
نقش آلپاچینو در پدر خوانده و نقش رابرت دنیرو در « هیئت» برایم رویایی هستند احتمالا همه بازیگران دنیا آرزوی این نقش ها را دارند.
سوپراستار را تعریف کن؟
سوپراستار یعنی هنرپیشه ای که فروش فیلم را تضمین کند و برای تهیه کننده برگشت مالی داشته باشد اگر هنرپیشه ای فروش فیلم را بالا ببرد یعنی مورد قبول مردم هم هست و به اصطلاح سوپراستار آنهاست.
در ایران سوپر استار داریم؟
بله .
کی؟
رضا گلزار، خودم ! امین حیایی! بهرام رادان و محمدرضا فروتن، البته فروتن قبلا خیلی بیشتر در فروش فیلم ها تاثیر داشت الان وضعیتش کمی فرق کرده.
موقع اکران فیلم بازنده شایعه شده بود با فروتن مشکل داری؟
نه هیچ مشکلی نبود . مناین شایعه را نشنیدم .واقعا می گفتند ما با هم مشکل داریم؟
بدترین خبری که در سینما شنیدی چه بود؟
به خاطرفوت رسول ملاقلی پور خیلی ناراحت شدم. واقعا حیف شد . کارگردان بزرگی را از دست دادیم.
بزرگ ترین حاشیه ای که برایت درست شد و خیلی اذیتت کرد چه بود؟
هیچ وقت به آن صورت حاشیهد خاصی نداشتم فقط یک بار گفتند از همسرش جدا شده که زیاد مهم نبود و اذیتم نکرد اصولا زیاد سمت حاشیهد نمی روم حاشیه هم سمت من نمی آید.
متولد چه روز و چه سالی هستی ؟
دوم آذر سال 56
در کدام شهرو کدام محله بزرگ شدی؟
در تهران ، خانه مان میدان آرپانتین بود زیاد جابه جا نشدیم.
کدام شهرها را دوست داری؟
در ایران به رامسر خیلی علاقه دارم.شهر بسیار زیبایی است و طبیعت آرام بخشی دارد .
در بین شهرهای جهان کدام یک را می پسندی؟
در اروپا لندن و پاریس خیلی خوب است ودرآمریکا هم نیویورک.
برای بیلبورد و تبلیغ کالاهای مختلف پیشنهاد تازه ای نداری؟
یکی دو تا پیشنهاد دارم ولی احتمالا باهمان شرکت «درسا» تمدید می کنم بیلبوردهای قبلی «درسا» الان از سطح شهر جمع شده و شرکت منتظر است تا اجناس جدیدش به ایران وارد شود. احتمالا به زودی قرار داد تازه ای امضا می کنم.
به نظرت ثروت بهتر است یا شهرت؟
ثروت.
مگر شهرت، ثروت نمی آورد ؟
در کار ما اینطوری نیست. در بعضی کارها مثل فوتبال شهرت به قول ما ثروت هم می آورد اما در بازیگری اصلا اینطوری نیست.
همسر گودرزی با شهرتش مشکلی ندارد؟
نه به هیچ وجه.
بهترین هدیه ای که تاکنون به همسرت دادی چه بود؟
خانم ها به طور معمول جواهر دوست دارند.نمی دانم بهترین هدیه کدام بود ولی فکر می کنم جواهربود.
بهترین هدیه ای که خودت تا امروز گرفتی ؟
هدیه کلا چیز خوبی است اگر به من باشد از هدیه های که گرفته ام راضی هستم و همه آنهاد را دوست دارم.
چه اتومبیلی سوار می شوی؟
تویوتا کمری.
رابطه ات با بقیه ورزش ها چطور است؟
کم و بیش ورزش می کنم .
در چه رشته هایی سابقه فعالیت داری؟
دو سال بوکس کار کردم. بدنسازی هم جزو برنامه هایم بود. غیر از اینها شنا و فوتبال را خیلی دوست دارم.
رابطه ات را با اینترنت چطور است؟
در حد نیاز استفاده می کنم اگر دنبال چیزی باشم می روم می گردم و پیدا می کنم. اصلا فلسفه اینترنت همین است . من مثل آدم هایی نیستم که صبح تا شب از این سایت به آن سایت می روند ود به کامپیوتر خود معتاد شده اند نمی دانم شاید آنها کار درستی انجام می دهند هر کس روش خودش را دارد.
هوادارانت از چه راهی می توانند با تو ارتباط برقرار کنند؟
یک سایت دارم ولی متاسفانه الان بسته شده قصد دارم دوباره آن را فعال کنم.
بازی کردن در چه نقشی را ترجیح می دهی؟
بیشتر خانوادگی و ملودرام دوست دارم. چون معتقدم مردم به این فیلم ها علاقه بیشتری دارند فیلم هم یک نوع وسیله ارتباط است شما باید ببینی مخاطب چه چیزی دوست دارد و هماند را ارائه کنی.
نظرت درباره این مصاحبه چه بود ؟
سوالی شما بیشتر خانوادگی است فکر کنم مصاحبه خوبی شد.
عکس های حمید گودرزی
عکس های حمید گودرزی
عکس های حمید گودرزی
عکس های حمید گودرزی
عکس های حمید گودرزی
عکس های حمید گودرزی
عکس های حمید گودرزی
عکس های حمید گودرزی
بیوگرافی نیما شاهرخ شاهی:
متولد 17 مرداد 1360
مدرک تحصیلی: دانشجوی رشته عمران
با بازی در نقش امیرعلی در فیلم مکس (سامان مقدم، 1382) به سینما آمد. اما سه
سال طول کشید تا با بازی در نقش اول فیلم پارک وی (فریدون جیرانی، 1385) بدرخشد.
......................................................
مجموعه آثار:
- مکس (سامان مقدم، 1382)
- پارک وی (فریدون جیرانی، 1385)
عکس های نیما شاهرخ شاهی
عکس های نیما شاهرخ شاهی
عکس های نیما شاهرخ شاهی
بیوگرافی پژمان بازغی:
متولد 19/5/1353 در یک خانواده 5 نفره در تهران به دنیا آمده است. اصل و ریشه خانوادگی اش به شمال ایران و به شهر لاهیجان بر می گردد.
در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده و تجربیات زیادی را بدست آورده است. پس از تولد 4 سال در تهران و در منازل سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت می رود. با شروع جنگ و اعزام پدرش برای محافظت مرزهای آب ایران و خلیج همیشگی فارس به بوشهر رفته. با پایان جنگ به تهران باز می گردد. پس از قبولی در دانشگاه آزاد در لاهیجان برای تحصیل رشته مهندسی معدن به آنجا بر می گردد و از همانجا با سینما آشنا می شود.
در سال 1373 با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام اعتراف ساخته مجید زیم خواه باز می کند. پس از آن به استخدام آژانس دوستی در می آید و به مدت 2 سال همراه بازیگران خوب این مجموعه علی تاخصوص مرحوم حسین پناهی به ایفای نقش می پردازد. بعد از آژانس به سراغ جوانی مجید قاریزاده می رود و با مسعود جعفر جوزانی به بلوغ می رسد پس از آن به گروه ویژه مهرداد خوشبخت می پیوندد و گمگشته اش را با رامبد جوان پیدا می کند. وی همراه سیروس مقدم با دریایی ها سفر می کند و در سال 80 برای نجات دختری در قفس با قدرت الله صلح میرزایی همراه می شود پس از آن به دوئل با استاد بزرگوارش احمدرضا درویش می پردازد و با تارا و تب توت فرنگی سعید سهیلی و سربازهای جمعه کیمیایی کارش را به پایان می رساند. پس از سایه آفتاب ، نفس تازه می کند و در حال حاضر نیز با سامان مقدم برای سال آینده نفستو حبس کن را آماده می کند. برادر کوچکترش هم علاقه زیادی به این پرده نقره ای دارد و در 2 فیلم پسران مهتاب و شب برهنه سعید سهیلی بازی کرده است.
دوئل که اکران شد نظر بسیاری نسبت به پژمان و بازی او عوض شد ، بسیاری اذعان داشتند که او جوان بااستعدادی است که تا کنون توانایی هایش را نادیده گرفته اند . اما در واقع بازغی پیش از دوئل این فرصت را نیافته بود که خودش را بشناسد و حضور سینمایی و تلویزیونی اش نتوانسته بود مورد توجه واقع شود و به نوعی می توان گفت که دوره های بازیگری او به پیش از دوئل تبدیل شده است.
بازغی متولد 1353 است و با مدرک مهندسی صنایع از دانشگاه امیر کبیر از سال 1373 وارد سینما شد.
بازغی نخستین بار در اعتراف نقش یک بازیگر را ایفا کرد که البته این کار به نمایش در نیامده و بازی او هیچگاه دیده نشد . سپس مدتی سکوت کرد تا اینکه سال 1375 با مجموعه تلویزیونی آژانس دوستی بازیگری را به طور رسمی آغاز کرد .بازی او در این مجموعه تلویزیونی شاید بی شباهت به شخصیت واقعی او نباشد . جوانی که در سر رویای ستاره سینما شدن داشت . محبوبیت مجموعه باعث شد تا سری بعد آن نیز ساخته شود و بازغی خودش را به خوبی مطرح سازد پس از آن در فیلم جوانی به کارگردانی مجید قادری زاده(77) ظاهر شد که نتوانست کمکی به ارتقای بازیگری او بکند.سل 78 همزمان در یک مجموعه و در یک فیلم سینمایی بازی کرد ابتدا در این مجموعه این یک دادگاه نیست نقش منشی دادگاه را بازی کرد و بعد در بلوغ به همراه ویشکا آسایش ساخته مسعود جعفری جوزانی حضور پیدا کرد . هر دوی این کار ها از دور نمایه ای اجتماعیی برخوردار بودند ، اما نتوانستند پژمان را به سطح مطلوبی برساند.
او همان سال وارد عرصه تبلیغات شد و چهرهاش برای تبلیغ نوعی چای بر روی بیلبورد ها رفت . اما این تجره نا موفق تا به امروز او را از عرضه تبلیغات دور کرد. گروه ویژه مجموعه به سبک سریالهای امدادی خارجی بود که مورد استقبال قرار نگرفت ، اگر چه در مجموعه دریایی ها در همان سال توانست بیشتر خود و توانایی هایش را به نمایش بگذارد . دریایی ها عرصه ای نو در سریال سازی به کارگردانی سیروس مقدم بود که در آن بازغی خود را رویاروی بزرگانی چون حسن فتحی قرار داده بود .
سال 81 سال خوبی برای بازغی به شمار می رفت . بازی همزمان دو کار مجال بیشتر برای خود نمایی این بازیگر به شمار می رفت . دختری در قفس با حضور او و مهناز افشار و کارگردانی قدرت ا.. صلح میرزایی آنطور که انتظار می رفت جلب مخاطب نمی کند، ولی دوئل فرصت بسیار مناسبی بود.
فیلم با هزینه بالایی که صرف ساخت و تبلیغاتش می شود ، سرو صدای فراوانی به راه می اندازد و فروش کم سابقه آن ثابت می کند که با خرج بسیار بالایی می توان درآمد بیشتری داشت ، بازغی در این کار بهترین بازی خود را ارایه می دهد . او در نقش چالش بر انگیز زینال با گریم سنگین دو مقطع جوانی ومیان سالی او را به تصویر می کشد و چنان هئات داوران جشنواره بیست و دوم را تحت تاثیر قرار می دهد که بی درنگ او را کاندیدای دریافت جایزه نقش اول مرد می کنند . دوئل باعث می شود تا پژمان بازغی بهتردیده شود و او هم در این درام جنگی بازی بسیار خوب و دلچسبی را از خود به نمایش می گذارد ، پس از آن نوبت به همکاری با مسعود کمیایی می رسد که درسربازهای جمعه او را به خدمت می گیرد و بازغی در لباس نظامی همراه با فروتن ، رادان و پولاد کمیایی بازی خوبی ارایه می دهد ، اما تارا و تب توت فرنگی یک شکست تمام عیاربود که اصلا در در حد و اندازه های یک کار سینمایی نبود . بعد از این کارها بازغی دوباره به تلویزیوهن بازگشت تا همراه با حامد بهداد و یوسف تیموری در ساخته محمد رضا آهنج با عنوان سایه آفتا ایفای نقش کند.
عکس های پژمان بازغی
عکس های پژمان بازغی
عکس های پژمان بازغی
عکس های پژمان بازغی
بیوگرافی شهرام حقیقت دوست:
نام: شهرام حقیقت دوست
تاریخ تولد: 1351
مدرک تحصیلی: کارشناس رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی
...............................................
بازیگری را از سال 1373 و با بازی در نمایش پسر کارون (امیر دژاکام، 1373) شروع کرد و با بازی در مجموعه تلویزیونی مهر خوبان (یوسف سیدمهدوی، 1374) به تلویزیون آمد. تنها تجربه سینمایی شهرام حقیقت دوست بازی در نقش کوتاهی در فیلم درخت گلابی (داریوش مهرجویی، 1376) است.
بازی روان او در مجموعه های تلویزیونی و بخصوص در مجموعه خط قرمز (1379) نشان از توانایی های او دارد. او هنوز فرصت خودنمایی در عرصه سینما را پیدا نکرده است.
بازی متفاوت او در فیلم عطش (1381) به دلیل ضعف در شخصیت پردازی به چشمها نیامد.
نقش آفرینی بسیار زیبای او در فیلم جنایت (محمدعلی سجادی)، بازی ماندگاری در کارنامه او به یادگار گذاشت.
با آن چشمان وحشی که شمایلی از یک گربه را به یاد مخاطب می اندازد به خوبی توانست مسیر ترقی و پیشرفت را پیدا کند. شهرام از صحنه نمایش آمد و به خوبی در هر سه مدیوم سینما ،تلویزیون و تئاتر درخشید ، چهره او بیشتر به نقش هایی می خورد که دچار حق کشی شده اند و در پی انتقام بر آمده باشند . اما با ابن همه او هیچگاه چهره اول یک کار سینمایی در خور نبود .
شهرام کارشناس رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی است که در سال 1351 متولد شده است .
بازیگری را از سال 73 و با نمایش پسر کارون به کارگردانی امیر دژاکام آغاز کرد و با مجموعه تلویزیونی مهر خوبان به کارگردانی یوسف مهدوی پا به جعبه کوچک گذاشت. اولین حضور سینمایی اش معطوف به نقشی کوتاه در درخت گلابی به کارگردانی داریوش مهرجویی می شد که جای دیدن برای او در خود نداشت . پس از آن در مجموعه اول ودوم داستان یک شهر دو اپیزود را بازی کرد که مورد توجه قرار گرفت و بعد به تیم بازیگران همسفر پیوست این مجموعه تلویزیونی دیگر به کارگردانی قاسم جعفری بود که در سال 80 ساخته شد ، داستانهای اجتماعی این مجموعه مورد توجه قرار گرفت و همین باعث شد تا بازی او هم به خوبی مورد ارزیابی قرار گیرد قاسم جعفری تحت تاثیر بازی او قرار می گیرد و نقش اصلی را در سریال بعدی اش یعنی در خط قرمز به او می دهد و او با یک تیم از بازیگران جوان و تقریبا نا شناس داستانی دیدنی می آفرینند.
شهرام به خاطر داشتن نقشی پررنگ بیشتر از سایر همبازی هایش به چشم آمد و توانست نقدهای مثبتی درباره بازی خود به دست بیاورد . نقش شهرام در این مجموعه شباهت انکار ناپذیری به چهره خاص او داشت و اصلا قواره خود او بود . دیگر مجموعه ای که همان سال کار کرد شب آفتابی بود که نتوانسته بود موفقیتی همپای خط قرمز داشته باشد .پس از ان دوباره به سینما بازگشت ، اما این بار در نقشی طولانی تر در ساخته ای از محمد حسین فرح بخش با نام عطش که در آن با بهرام رادان همبازی بود . فیلم ماجرای چند دزد است که پس از انجام موفقیت آمیز کارشان و سرقت یک جواهر فروشی به یکدیگر نارو می زنند و شهرام نیز بازی متفاوت و خوبی را از خود به نمایش می گذارد همان سال در دو فیلم دیگر هم ظاهر می شود ابتدا در غوغا ساخته سعید سهیلی بعد هم در جنایت به کارگردانی محمد علی سجادی . غوغا برای او کاری انجام نمی دهد. اما در جنایت هم بازی خوبی را از او به نقش یک دزد شاهد هستیم که در تقابل با میترا حجار با قدرت نمایی خودش را بالا می کشد و تقریبا فیلم را بر نام خود تمام می کند . شخصیت او در طلسم شدگان به ساخته داریوش فرهنگ در سال 82 چیزی بیش از سایر نقش هایش نداشت ، اما در همان کلیشه همیشگی نیز خوب بازی می کند . فیلم جای کار فراوانی برای کارکتر او داشت و او هم به خوبی از این فرصت استفاده می کند . مجموعه جز کارهای پر مخاطب قرار می گیرد و دوباره نام شهرام به عنوان یک چهره مناسب مجموعه های تلویزیونی بر سر زبان ها می افتد . در سال 83 در همکاری مجدد با محمد علی سجادی فیلم تردست را بازی می کند که باز هم نقش یک دزد نصیبش می شود . آخرین کاری که در آن به بازی پرداخته در «چند می گیری گریه کنی ؟» به کارگردانی شاهد احمدلو که در آن با الناز شاکر دوست و با ابوالفضل پور عرب همبازی شده است.
عکس های شهرام حقیقت دوست
عکس های شهرام حقیقت دوست
عکس های شهرام حقیقت دوست
بیوگرافی محمد رضا فروتن:
متولد 1347
مدرک تحصیلی: لیسانس روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد.
- بازیگری را از سال 1373 آغاز کرد و پس از بازی در سریال « سرنخ » (قسمت تماشاخانه) یک دوره بازیگری و کارگردانی تئاتر و یک دوره فیلمنامه نویسی گذراند.
- او با بازی در فیلم « مرسدس » شناخته شد و با بازی در فیلمهای « قرمز »، « دوزن »، « متولد ماه مهر »، « زیر پوست شهر » و بخصوص « شب یلدا » توانایی هایش را به رخ همگان کشید.
- او برای بازی در فیلم « قرمز » در هفدهمین جشنواره فیلم فجر و در فیلم « شب یلدا » از پنجمین جشن خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد.
- پس از بازی ماندگارش در فیلم « شب یلدا » نزدیک به چهار سال است که با وجود اکران فیلمهایش (آخرین آن « سربازهای جمعه » ) کمتر خبری مربوط به بازی او می شنویم!
- او یک فیلم به نمایش در نیامده نیز در کارنامه دارد: « رقص با رویا »
- پس از بازی در چهار فیلم متوالی از مسعود کیمیایی (مرسدس، فریاد، اعتراض و سربازهای جمعه) در بیست و پنجمین و بیست و ششمین فیلم های مسعود کیمیایی (حکم، رئیس) جایی نداشت. او در کنار بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، فرامرز صدیقی، فریبرز عرب نیا، داریوش ارجمند، محمدعلی فردین، سعید راد، احمد نجفی، عزت الله انتظامی و بهرام رادان در نقش قهرمان همیشگی آثار کیمیایی در چهار فیلم ایفای نقش کرد.
- بازی متفاوت او در « به آهستگی » از آخرین نقش آفرینی های اوست که تحسین همگان را برانگیخت.
......................................................
مجموعه آثار:
- هدف (بهرام کاظمی - 1373)
- آخرین بندر (حسن هدایت - 1373)
- فاتح (بهرام ری پور - 1374)
- ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی - 1375)
- مرسدس (مسعود کیمیایی - 1376)
- قرمز (فریدون جیرانی - 1377)
- دوزن (تهمینه میلانی - 1377)
- فریاد (مسعود کیمیایی - 1377)
- متولد ماه مهر (احمدرضا درویش - 1378)
- اعتراض (مسعود کیمیایی - 1378)
- زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد - 1378)
- شب یلدا (کیومرث پوراحمد - 1379)
- رقص با رویا (محمود کلاری - 1380)
- بربادرفته (صدرا عبداللهی - 1381)
- ملاقات با طوطی (علیرضا داودنژاد - 1381)
- سربازهای جمعه (مسعود کیمیایی - 1382)
- هشت پا (علیرضا داودنژاد - 1383)
- بازنده (قاسم جعفری - 1383)
- باغهای کندلوس (ایرج کریمی - 1383)
- مجردها (اصغر هاشمی - 1383)
- به آهستگی (مازیار میری - 1383)
- نوک برج (کیومرث پوراحمد، 1384)
- خاک سرد (رضا سبحانی، 1384)
- وقتی همه خواب بودند (فریدون حسن پور، 1384)
- اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد، 1385)
- زن دوم (سیروس الوند، 1385)
- کنعان (مانی حقیقی، 1386)
- تردید (واروژ کریم مسیحی، 1386)
......................................................
جشنواره ها و جوایز:
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « قرمز » - 1377)
- برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « شب یلدا » - 1380
- برنده جایزه حافظ بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشن دنیای تصویر برای بازی در فیلم « شب یلدا » - 1380
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از بخش بین الملل بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « به آهستگی » - 1384
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « مرسدس » - 1376
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « به آهستگی » - 1385
- بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « قرمز » - 1378
- سومین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « زیر پوست شهر » - 1379
- بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « شب یلدا » - 1380
عکس های محمد رضا فروتن و همسرش
عکس های محمد رضا فروتن
عکس های محمد رضا فروتن
بیوگرافی شهاب حسینی:
نام: شهاب حسینی
تاریخ تولد: 1352
مدرک تحصیلی: دانشجوی انصرافی روانشناسی دانشگاه تهران.
...............................................
ابتدا با گویندگی در رادیو آغاز کرد و سپس در تعدادی از برنامه های تلویزیون مجری بود.
در مجموعه تلویزیونی « پس از باران » در عرصه بازیگری هم خود را آزمود و در نهایت در سال 1379 در فیلم رخساره به عنوان اولین فیلم سینمایی اش موفق ظاهر شد.
مجموعه « پلیس جوان » اوج هنرنمایی او در زمینه بازیگری است.
شهاب حسینی در سینما هم خوب ظاهر شده: بازی موفق اما در حاشیه (واکنش پنجم) و بازی فوق العاده اش در فیلم « شمعی در باد » که کاندید دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم از جشنواره بیست و دوم فیلم فجر هم شد.
شهاب حسینی و همسرش
وقتی در برنامه اکسیژن مقابل دوربین بازی و اجرای راحتی را به نمایش گذاشت بسیاری اذعان داشتند که استعدادی خاص در او ودیعه گذاشته شده است. شهاب حسینی یک بازیگر خوب نقش های دوم است اگر چه در معدود نقش های اول خود هم توانا نشان داده است. حسینی در سال 1352 متولد شده و دانشجوی انصرافی روانشناسی از دانشگاه تهران است ، کارش را با گویندگی در رادیو آغاز کرد و سپس در تعدادی از برنامه های تلویزیونی مجری گری کرد.چهره اش با برنامه اکسیژن برای مخاطبان تلویزیون جا افتاد در چند برنامه به طورهمزمان این کار را انجام ،برنامه های رنگ صبح،برپا برپا ،با شما ،افتابگردان و سری دوم اکسیژن از جمله همین برنامه ها بود .
بازیگری برای سینما را از سال 1379 با ساخته ای از امیر قویدل با عنوان رخساره آغاز کرد. فیلم یک مثلث عاشقانه بود با حضور محمد علی سپانلو و میترا حجار که در آن حسینی عاشق دختری که شباهت فراوانی به عشق دیرین پدرش دارد و در این میان دختر ناخواسته به ورطه عشق پدر می افتد ،ستیز حسینی در به دست آوردن عنان دختر و جدالش از سوی دیگر با پدر صحنه های دیدنی آفرید و از همان قالب شخصیت عصبی رو به انفجارشکل گرفت،اگر چه اشکال مختلف این شخصیت در نقش های متفاوت با همین اسانس او را از مهلکه یک کلیشه ثابت تجات داد. پس از آن حسینی با پلیس جوان ساخته سیروس مقدم در سال 80 به تلویزیون بازگشت . این دومین بار بود که او در تلویزیون و در یک مجموعه فقط بازی می کرد شخصیت محوری یک پلیس و کنار بازیگرانی بزرگی چون داریوش ارجمند و خوروش او را به سطح مطلوب ارتقا داد. اگر چه بنا به نوع کار ،کارکترها نوعی لوس و بسیار غلو شده بودند اما حسینی با صورت و ممیک خود توانست توانایی هایش را به رخ بکشد. او پیش از این با مجموعه پس از باران بازی در جعبه کوچک را تجربه کرده بود اما پلیس جوان جای کار بیشتری داشت سال 81 با بازگشت او به سینما مصادف بود . علی قوی تن در ملودرام اجتماعی خود از او بهره می برد و آدمکها ساخته می شود فیلم علی رغم امتیازات ویژه ساختار مناسب از سوی مخاطبین نادیده گرفته می شود، این نادیده گرفتن یک باردیگر هم اتفاق می افتد ،«الهام زیگوات» فیلم قابل تاملی بود که شهاب در آن بسیار صریح و زیبا بازی کرد ،اما به علت عدم برخورداری از جنبه های تجاری به چشم نمی آید و بازی حسینی نیزدور از چشم بینندگان قرار می گیرد.سال 81 نقش کوتاهی در واکنش پنجم در کنار نیکی کریمی و جمشید هاشم پور به شدت مورد تشویق قرار می گیرد و نشان می هد توانایی های بسیاری در آستین دارد که هنوز فرصت ظهور پیدا نکرده است . این زن حرف نمی زند ساخته احمد امینی به او جای کار بیشتری می دهد و حسینی هم در نقش به شدت متفاوت از آن واقعیت سود می برد. زهر عسل به نقش عاشق قدیمی که در پی انتقام بر آمدن حضوری کوتاه اما خوش ساخت داشت و تقریبا همه بازیگران فیلم خصوصا محمد رضا گلزار و مهناز افشار که نقش اصلی بودند ،پشت سر گداشت.سال 82 را می توان سال درخشش حسینی نامید.او در ساخته اجتماعی پوران درخشنده با عنوان شمعی در باد در تقابل با رادان و حسام نواب صفوی بازی دیدنی از خود به یادگار گذاشت و به خاطر ش کاندیدای جایزه بهترین بازیگر نقش دوم از جشنواره بیست و دوم می شود می شود . از آن سو در بازگشت به تلویزیون ، در مجموعه تب سرد به کارگردانی علی رضا افخمی بازی می کند که جز بازی های به یاد ماندنی او محسوب می شود. این بار هم کارکتر عصبی را شاهد هستیم که در پی نقشه ای شوم برای تلکه کردن پدر زن پولدارش به مسیری سراسر خون و گمراهی می رسد . حسینی در کنار دو بازیگر جوان کار یعنی حمید گودرزی و کامبیز دیرباز شاهکاری دیدنی می آفریند. سیروس الوند در ساخته آخر خود رستگاری در 8:20 دقیقه (83) استفاده ای به شدت متفاوت از او به عمل می آورد حسینی این بار شکل و شمایلی جدید و باز هم در کنار رادان ایفا گر یک نقش مذهبی با اعتقادات عجیب است که رادان را برای کشتن یک زن روسپی در محله اشان تحریک می کند و باز هم برای نقش این نقش کاندیدای جایزه می شود . اما ناکام می ماند . گر چه ندادن جایزه به او چیزی از ارزش های هنری او کم نکرد و او توانایی هایش را همچنان در کارهای جدید به رخ می کشد . حسینی به تازگی در بازی در نیلوفر آبی را به پایان رسانده دستی هم در خوانندگی دارد و اولین آلبوم خود را احتمالا تحت نام رایا منتشر خواهد شد در دست تهیه است.
عکس های شهاب حسینی
عکس های شهاب حسینی
عکس های شهاب حسینی
بیوگرافی مهذی سلوکی:
مهدي سلوكي در 14 خردادماه سال 1361 در اصفهان به دنيا آمد، پدرش افسر نيروي هوايي ارتش و اصالتا تهراني است، زماني كه مهدي به دنيا آمد، سرهنگ سلوكي مامور به خدمت در پايگاه هشتم شكاري نيروي هوايي در اصفهان بود و به همين دليل شناسنامهاش را در اصفهان گرفتند پس از پايان ماموريت پدر به همراه خانواده به تهران بازگشت و در محله نارمك تهران سكني گزيد.
مادر او اصالتا اراكي است، فرزند اول خانواده محمد در سوم اسفندماه سال 1358 به دنيا آمد، او مجري شبكه تهران است. خانواده سلوكيها اصيل و متعصب و مذهبياند. پدر و مادر هر دو تحصيلكرده و اهل فرهنگ و هنر بودند.
دوران كودكي مهدي مثل بقيه پسر بچهها، به شيطنت گذشت، در مجتمع مسكوني پايگاه هشتم شكاري مهدي اغلب اوقات با همراهي برادرش مشغول بازيهاي كودكانه بود.
مهرماه سال 1367، مهدي به كلاس اول رفت، از آنجا كه محمد در كلاس پنجم همان دبستان درس ميخواند، ديگر بچههاي مدرسه حريف شيطنتهاي او نميشدند. مهدي بسيار باهوش و با استعداد و پرحافظه بود، اما به خاطر همان شيطنتها فرصت كمتري براي درس خواندن ميگذاشت و هميشه شب امتحان براي نمره زحمت ميكشيد! برادرش هم به او كمك ميكرد و اين روال در دوران راهنمايي هم ادامه داشت تا اينكه وارد دبيرستان شد. مهدي هنرستان و رشته گرافيك را برگزيد در حالي كه در كودكي خود و خانوادهاش آرزوي مهندسي، خلباني و پزشكي داشتند. او در هنرستان مالك اشتر تهران، درس خواند و در همين مقطع هم بود كه جذب كار هنري و تلويزيوني شد تا آنقدر سرش شلوغ شود كه
ديگر زياد به درسها نرسد. البته مسير آيندهاش را هم انتخاب كرده بود و گرافيك ديگر به كارش نميآمد. او سال 79 ديپلم گرافيكش را گرفت و ديگر تمام وقت روي كار هنري و حرفهاي زوم كرد و انرژي گذاشت.
پس از پايان دوران خدمت سربازي و در شرايطي كه چند مجموعه بازي كرد و چند برنامه را به عنوان مجري در كارنامه داشت، احساس كرد كه در دانشگاه بايد شركت كند، به همين دليل براي كنكور خواند و در رشته بازيگري دانشگاه آزاد اراك قبول شد، منتهي حجم بالاي كار و كمبود وقت اجازه داد، او تا ليسانس پيش برود. گفتني است مهدي سلوكي نقاشي چيرهدست است.
درباره او ميگويند: هميشه معلمها و ناظمها از دستش شاكي بودند و هر روز يك جاي بدنش درد ميكرد تا اجازه بگيرد و به منزل برود! ديگر همه دستش را خوانده بودند، اما مهدي آنقدر طبيعي نقش بازي ميكرد كه اصلا جرقه بازيگر شدنش هم توسط يكي از معلمان زده شد و روزي به او گفت: تو بهتر است بروي هنرپيشه شوي!
مهدي از كودكي نقاش قابلي بود تا جايي كه نزديكانش وقتي ميخواستند در هنر براي او آيندهاي تصور كنند، او را در جايگاه يك نقاش حرفهاي و مشهور ميديدند. عشق به نقاشي باعث شد او پس از دوره راهنمايي قيد دبيرستان و
خلباني و پزشكي را زده و وارد هنرستان گرافيك شود. زماني كه ماجراي بازيگر شدنش پيش آمد، هنوز نقاشي هنر اول مهدي بود و تا قبل از پخش مجموعه نرگس مهدي نيز در تمام مصاحبههايش رسما ميگفت كه بازيگري نه شغل اول اوست و نه عشق و هنر اول و هميشه تاكيد داشت كه نقاشي را ترجيح ميدهد اما امروز ديگر چنين نيست. مهدي حتي تجربه برگزاري نمايشگاه نقاشي را هم با يكي از دوستانش دارد؛ چندي پيش نمايشگاهي به نام «سحرآميز» برگزار شد. مهدي در ميان ساير هنرها به خطاطي هم مسلط است اصلا خط خوش در خانواده سلوكيها ارثي است و پدر و برادرش هم بسيار خوش خط هستند.
رانندگي پشت فرمان اتومبيل به همان اندازه كه براي مهدي جذابيت تفريحي دارد، براي خانواده و دوستدارانش نگرانكننده است چون او عاشق سرعت بوده و حتي در زندگي خصوصي هم معمولا با سرعت تصميم گرفته و عمل ميكند! البته مهدي راننده ماهر و باتجربهاي است، اما به دليل همين سرعت به طور متوسط هرماه تصادفي ميكند و هرگز كسي اتومبيل او را سالم نديده! (اولين ماشين او رنوي سفيد بود، بعد پرايد خريد و حالا 206 سبز دارد)...
او عاشق پرسپوليس و رئال مادريد است، از بازي برزيل هم خوشش ميآيد، بهترين بازيكن فعلي ايران را علي كريمي و جهان را رونالدينيو ميداند. او بهترين فوتباليستهاي تاريخ ايران و جهان را، احمدرضا عابدزاده و مارادونا ميداند... بهترين دوست ورزشياش «علي انصاريان» است. بهترين شهر ايران را شيراز و بهترين مقصد براي سفر را شمال ميداند... بهترين رنگ از نظر او قرمز است
عکس های مهدی سلوکی
عکس های مهدی سلوکی
عکس های مهدی سلوکی
عکس های مهدی سلوکی
بیوگرافی کامبیز دیرباز:
متولد 1354 تهران
مدرک تحصیلی: ليسانس بازيگري از دانشكده هنرهاي دانشگاه آزاد اسلامي
آغاز فعاليت هنري از سال 1376 با حضور در تئاتر سياوش خواني
آغاز فعالیت سینمایی: دختران انتظار (رحمان رضایی، 1378)
......................................................
مصاحبه با کامبیز دیرباز:
محدثه واعظي پور:كامبيز ديرباز بازيگري سينما را با نقشهاي كوتاهي در «دختران انتظار» و «نغمه» شروع كرد.بازي در «دوئل» و دريافت سيمرغ بلورين آغاز يك جريان تازه در كارنامه حرفهاي اين بازيگر بود. ديرباز پس از «دوئل» در فيلمهاي «گرداب»، «به نام پدر»، «مقلد شيطان»، «سرگيجه» و «اخراجيها» بازي كرد. اين گفتوگو به بهانه اكران «اخراجيها» فيلمي كه ديرباز در آن نقش مجيد سوزوكي شخصيت اصلي را بازي كرده انجام شده در روزهاي پاياني سال 85 كه ديرباز مشغلههاي زيادي داشت. چند روز را سر صحنه مجموعه «در چشم باد» در شمال كشور ميگذراند و چند روز به تهران ميآمد تا به ضبط برنامه نوروزياش در راديو برسد.
بعد از «دوئل» و گرفتن سيمرغ چه اتفاقي افتاد؟ به نظر ميرسد كامبيز ديرباز كاملاً حرفهاي با موضوع برخورد كرده، احساساتي نشده و فقط به فكر بازي در نقش اول نبوده. در عين حال كه به تنوع انتخابهايش هم اهميت داده.
قطعاً اينها كه گفتيد در ذهن من بوده، البته چقدر به اين ايدهآل نزديك شدهام، بحث ديگري است. بعد از «دوئل» و گرفتن سيمرغ بلورين و پخش «تب سرد» پيشنهادهاي زيادي داشتم. تا جايي كه توانستم سعي كردم به متن اهميت بدهم و به اينكه پيشنهاد در مديوم سينماست يا تلويزيون كمتر توجه كردم. سعي كردم به عنوان يك مخاطب با پيشنهادهايم برخورد كنم، خيلي حسي انتخاب كردم و پيشنهادهايي را پذيرفتم كه دوستشان داشتم. همين حساسيتها باعث شد 14 ماه هيچ كاري را قبول نكنم تا «به نام پدر».
كار با حاتميكيا برايتان مهم بود؟
در كنار همكاري با آقاي حاتميكيا كه مهم بود، نقش و فيلمنامه را هم دوست داشتم.
نقش هم با كارهاي قبليتان متفاوت بود.
بله. ميثم با پيمان در «تب سرد» ويحيي در «دوئل» خيلي تفاوت داشت. من هم تمام انرژيام را گذاشتم كه اين تفاوتها به چشم بيايد.
پروژه «در چشم باد» بعد از «به نام پدر» پيشنهاد شد؟
بله. «در چشم باد» يك كار ويژه و متفاوت تلويزيوني است. نقشي را كه در اين مجموعه بازي ميكنم خيلي دوست دارم.
در اين مدت به نظر ميرسد تعمداً نخواستهايد كار تلويزيوني قبول كنيد؟
اگر «در چشم باد» را جزو مجموعههاي مرسوم تلويزيون حساب نكنيم، 3 سال است كه در مجموعهاي بازي نكردهام. با وجودي كه به متن فيلمنامه اهميت ميدهم اما در انتخابهايم سعي كردم نگاهم به سينما باشد.
در اين فاصله در نمايش «يك زن، يك مرد» هم روي صحنه رفتيد. آزيتا حاجيان درباره انتخاب شما درست عمل كرد. ويژگيهاي چهرهتان طوري است كه هم براي بازي در نقش مثبت مناسب هستيد، هم منفي و يكي از بازيهاي خوبتان را در قالب يك شخصيت كاملاً خبيث در اين نمايش ديديم.
خيلي وقت بود روي صحنه نرفته بودم و خيلي خوشحالم كه با آن نقش، دوباره به تئاتر برگشتم. بازي در نقشي با اين ميزان جذابيت يك تمرين فوقالعاده بود. يك نكته ديگر كه در اين نمايش برايم اهميت دارد، استقبالي است كه از آن شد. كار ما بدون مخاطب بيمعني است، دوست ندارم فقط براي دلم بازي كنم.
در «به نام پدر» با آزيتا حاجيان همبازي بوديد. احتمالاً به همين دليل براي بازي در اين نمايش انتخاب شديد.
تجربه مشتركي كه در «به نام پدر» داشتيم در انتخاب من تاثير داشت. خانم حاجيان بازيگردان آن فيلم بود و احتمالاً شناختي كه از جنس بازي من داشته باعث شده من را انتخاب كند.
گفتيد كه مخاطب خيلي برايتان اهميت دارد. اگر پيشنهاد بازي در فيلمي داشته باشيد كه در چند جشنواره داخلي و خارجي نمايش داده شود اما اكران عمومي گسترده نداشته باشد، رد ميكنيد؟
اگر يك فيلم اكران محدود داشته باشد به معني اين نيست كه مخاطب ندارد. بعضي فيلمها، اصلاً مخاطب ندارند حتي اگر در تعداد زيادي سينما روي پرده بروند. فيلمهايي كه جنبه هنري و فرهنگي بيشتري دارند هم مخاطب دارند و بازي كردن در آنها، تجربه خوبي است. همانطور كه گفتم فيلمنامه و نقش براي من اهميت زيادي دارد. وقتي فيلمنامهاي را ميخوانم تقريباً ميتوانم تشخيص بدهم كه مخاطب چگونه با آن برخورد ميكند. در اين مدت در يك فيلم كوتاه هم بازي كردم. اين فيلمها مخاطب كمتري نسبت به فيلمهاي سينمايي دارد، اگر براي من فقط مخاطب انبوه مهم بود در چنين فيلمي بازي نميكردم اما اين تجربهها هم مخاطب خاص خودش را دارد و اين مخاطب براي من مهم است.
مسعود دهنمكي سوابق سياسي روشني دارد. از همكاري با او و داوريهايي كه ممكن بود درباره شما و فيلم «اخراجيها» بشود، نترسيديد؟
ديدگاه و سوابق سياسي آقاي دهنمكي به خودشان مربوط است. من از زماني كه با او آشنا شدم به عنوان يك كارگردان به او نگاه كردم و او هم من را به عنوان بازيگر فيلمش پذيرفت، رابطهاي كاملاً حرفهاي بين ما حاكم بود.
در اين مدت با كارگردانهايي كار كردهايد كه اولين فيلمشان را ميسازند. اعتماد كردن به قابليتهاي اين كارگردانها آسان است؟ دهنمكي البته دو فيلم مستند ساخته، آنها را ديده بوديد؟
در مقطعي كارگرداني به من اعتماد كرده و فرصت داده در فيلمي مثل «دوئل» براي اولينبار به طور جدي خود را محك بزنم. اين اعتماد را من به عنوان بازيگر به بعضي فيلمسازها دادهام و هيچوقت فكر نكردهام نبايد با يك كارگردان فيلم اولي همكاري كرد. در مورد آقاي دهنمكي هم دو فيلم مستند از او ديده بودم. «فقر و فحشا» به نظرم فيلم جسورانه و متفاوتي است. در همان مستندها هم ميتوان استعداد آقاي دهنمكي در فيلمسازي را تشخيص داد. در كنار اينها تيمي كه قرار بود در ساخت «اخراجيها» او را كمك كند، تيمي حرفهاي بود و من ميدانستم نتيجه همكاري اين گروه اگر شاهكار نشود، كار قابل دفاعي ميشود.
كسي توصيه نكرد با دهنمكي همكاري نكنيد؟
نه. اصلاً. واقعاً كسي چنين توصيهاي نكرد.
مجيد سوزوكي كاراكتري است كه دهنمكي او را ديده، يك كاراكتر واقعي كه وجود داشته. بازي در چنين نقشي جذابيت خاصي دارد؟
آقاي دهنمكي عكس او را به من نشان داد، خاطرات مختلفي از او برايم تعريف كرد كه شناخت من را از اين كاراكتر بيشتر ميكرد. مجيد، جواني است با ذهنيت مثبت، كمحرف و جدي. تلاش من و آقاي دهنمكي اين بود تا تصويري كه از مجيد سوزوكي ارائه ميدهيم واقعاً به او نزديك باشد.
اين شباهتها در ويژگيهاي ظاهري هم رعايت شد؟ يعني نوع لباس پوشيدن و گريم شما قرار است مجيد سوزوكي واقعي را تداعي كند.
نوع لباس پوشيدن، شكل گريم، انگشترهايي كه در دست من است و حتي استفاده از تكيهكلام ما چاكريم در جهت نزديك شدن به آن شخصيت بود. شخصيتي كه ميخواستيم دوباره او را زنده كنيم.
جديتي كه در بازي شما ميبينيم دقيقاً خواسته دهنمكي بود؟ اين جديت كه در رفتار مجيد هست، جنس شوخيها و نوع متلكها او را كاملاً از دوستانش متفاوت كرده.
از قبل رويش فكر كرده بوديم و خواسته آقاي دهنمكي بود. دوستان مجيد به جز مصطفي كه سينهسوخته و از همه بزرگتر است، بقيه اهل فكر كردن نيستند، آنها اول عمل ميكنند بعد فكر ميكنند (ميخندد) اما مجيد سوزوكي با بقيه فرق دارد. در اين گروه، فقط او هدف دارد و به همين دليل، از بقيه متفاوت است.
مرگ مجيد در پايان فيلم، قابل پيشبيني و كليشهاي است. هر چند دهنمكي سعي كرده روي تحول مجيد خيلي تاكيد نكند.
مرگ مجيد بايد اتفاق ميافتاد. در دنياي واقعي هم مجيد سوزوكي در جبهه شهيد شد و اين فيلم بخشي از زندگي او را به تصوير ميكشد. همان بخشي كه با مرگش به پايان ميرسد.
در واقعيت هم مجيد سوزوكي همين مدت در جبهه بوده و در همين فاصله زماني شهيد شده؟
بله، مجيد سوزوكي ميآيد كه در جبهه گشتي بزند و بعد برگردد كه شهيد ميشود.
تحول مجيد براي شما قابل قبول است؟
به نظر من تحول باسمهاي در فيلم نميبينيم. زماني كه فيلمنامه را ميخواندم آرزو ميكردم مجيد در پايان متحول نشود. اگر ميشد اين نقش را بازي نميكردم. وقتي فيلمنامه به آخر رسيد خيلي خوشحال بودم كه تحول باسمهاي اتفاق نيفتاد و مجيد در لحظات آخر زندگي هم مرام خودش را دارد. اگر تحولي در مجيد ميبينيم از جنس خود اوست.
فكر ميكرديد براي بازي در نقش مجيد سوزوكي نامزد سيمرغ بشويد؟
موقع فيلمبرداري نميشود به اين چيزها فكر كرد. موقع بازي در اين نقش اصلاً به اين بخش از ماجرا فكر نميكردم.
يعني اصلاً گرفتن سيمرغ يا نامزد شدن در جشنواره اهميتي ندارد؟
مگر ميشود اهميت نداشته باشد. ديده شدن بازيام در جشنواره و بعد از آن خيلي مهم است. درباره «اخراجيها» اين اتفاق افتاد و من حس كردم كه مردم بازي من را ديدهاند. اگر نامزد ميشدم يا جايزه ميگرفتم اين شيريني بيشتر ميشد ولي براي من كه يك بار سيمرغ بلورين گرفتهام، نظر مردم و استقبال آنها اهميت بيشتري پيدا كرده است.
اين روزها مشغول اجراي يك برنامه در راديو هستيد. اولين بار است كه در راديو فعاليت ميكنيد؟
اجراي يك برنامه سينمايي را برعهده دارم. با برگزيدگان سينماي ايران در سال 85 صحبت ميكنيم. اين روزها مشغول ضبط برنامه هستيم و از فروردينماه پخش برنامه شروع ميشود. خوشبختانه اولين تجربهام در راديو، اجراي يك برنامه سينمايي است كه در سرتاسر ايران پخش ميشود.
به نظر ميرسد به بازيگر محبوب كارگردانهاي سينماي جنگ تبديل شدهايد؟
(ميخندد) «به نام پدر» فيلم جنگي نبود.
حاتميكيا بيشتر در حوزه سينماي جنگ فعاليت كرده.
به هر حال فيلمنامه خوب معيار انتخاب من است. اگر باز هم در اين حوزه پيشنهادهايي بشود ميپذيرم.
«اخراجيها» جزو فيلمهايي است كه دوستش داريد؟
من همه فيلمهايي كه بازي كردهام، دوست دارم. خوشحالم كه «اخراجيها» فيلمي است كه هم من آن را دوست دارم، هم مردم.
به اندازه «دوئل» آن را دوست داريد؟
«دوئل» براي من يك قصه ديگر دارد و آغاز يك جريان است و با ديگر تجربههايم قابل مقايسه نيست
مجموعه آثار:
- دختران انتظار (رحمان رضایی، 1378)
- نغمه (ابوالقاسم طالبی، 1381)
- دوئل (احمدرضا درویش، 1382)
- گرداب (حسن هدایت، 1384)
- به نام پدر (ابراهیم حاتمی کیا، 1384)
- سرگیجه (محمد زرین دست، 1384)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- انعکاس (رضا کریمی، 1386)
مجموعه های تلویزیونی:
- تب سرد (علیرضا افخمی، 1383)
- در چشم باد (مسعود جعفری جوزانی، 1384)
......................................................
جشنواره ها و جوایز:
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم دوئل - 1382
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم به نام پدر - 1384
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از نهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم دوئل -
عکس های کامبیز دیرباز
عکس های کامبیز دیرباز
عکس های کامبیز دیرباز
عکسهای امین حیایی در جشنواره فیلم فجر
عکسهای امین حیایی در جشنواره فیلم فجر
عکسهای امین حیایی در جشنواره فیلم فجر
بیوگرافی امین حیایی:
- متولد 1349
- فارغ التحصیل کامپیوتر
- همسر نیلوفر خوش خلق (بازیگر)
- شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم « دو همسر » (اصغر هاشمی) در سال ١٣٧٠.
- در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن دیپلم، ضمن خدمت سربازی در مرکز هنرهای نمایشی عقیدتی - سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز کرد. در سال 1370 بازیگر یک تئاتر کودکان به کارگردانی ثریا قاسمی بود. در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بازیگر نقش دوم برای فیلم براده های خورشید شد.
- خیلی زمان برد تا بتواند به عنوان بازیگر نقش اول در فیلمهای سینمایی بازی کند. در اولین نقش آفرینی اش به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم « سیب سرخ حوا » (1378) چندان موفق نبود.
- او در فیلم های سیروس الوند توانست خوش بدرخشد. در فیلمهای « هتل کارتن »، « دست های آلوده » و بخصوص در فیلم « مزاحم » که متاسفانه بازی زیبای امین حیایی با شخصیت پردازی ضعیف از دست رفت.
- او در سال 1381، رکورددار بود. شش فیلم با بازی او در سال 1381 در سینماهای تهران به روی پرده رفت: مزاحم، مانی و ندا، مونس، اثیری، رز زرد، بوی بهشت
- بازیهای متفاوت او در سال 1382: « عروس خوش قدم » و « دختر ایرونی » و در سال 1383 با فیلمهای « کما » و « مهمان مامان » نام او را به عنوان یک بازیگر توانا سر زبانها انداخت تا جایی که او به عنوان یکی از دو بازیگر برگزیده سال برای بازی در فیلم « دختر ایرونی » از جشن سالیانه ماهنامه دنیای تصویر تندیس حافظ دریافت کرد.
- بازی کم نقص و تحسین برانگیز او در فیلم « زن زیادی » در جشنواره بیست و سوم فیلم فجر همچنان نشان از سیر صعودی او در زمینه بازیگری دارد.
- حیایی همچنان خوش می درخشد: شام عروسی، مهمان، اخراجی ها و بخصوص بازی منحصر بفردش در اپیزود دوم « ستاره ها » با عنوان « ستاره است » بی شک او را به عنوان ستاره برتر دهه هشتاد سینمای ایران می کند.
......................................................
مجموعه آثار:
- دو همسفر (اصغر هاشمی - 1371)
- دو روی سکه (محمد متوسلانی - 1371)
- پرتگاه (بهرام ری پور - 1372)
- حامی (قدرت الله صلح میرزایی - 1373)
- براده های خورشید (محمدحسین حقیقی - 1375)
- هتل کارتن (سیروس الوند - 1375)
- بادام های تلخ (کاظم معصومی - 1376)
- دست های آلوده (سیروس الوند - 1378)
- سیب سرخ حوا (سعید اسدی - 1378)
- علف های هرز (قدرت الله صلح میرزایی - 1378)
- مونس (حمید رخشانی - 1378)
- تکیه بر باد (داریوش فرهنگ - 79/1378)
- مانی و ندا (پرویز صبری - 1380)
- مزاحم (سیروس الوند - 1380)
- اثیری (محمدعلی سجادی - 1380)
- رز زرد (داریوش فرهنگ - 1381)
- عروس خوش قدم (حبیب الله بهمنی - 1381)
- تب (رضا کریمی - 1381)
- دختر ایرونی (محمدحسین لطیفی - 1381)
- مهمان مامان (داریوش مهرجویی - 1382)
- کما (آرش معیریان - 1382)
- زن زیادی (تهمینه میلانی - 1383)
- شارلاتان (آرش معیریان - 1383)
- سرود تولد (علی قوی تن - 1383)
- نقاب (کاظم راست گفتار - 1383)
- آکواریوم (ایرج قادری - 1383)
- عروس فراری (بهرام کاظمی، 1383)
- ستاره ها (هر سه جلد - فریدون جیرانی، 1384)
- شام عروسی (ابراهیم وحیدزاده، 1384)
- چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم پور، 1384)
- تله (سعید اسدی، 1385)
- مهمان (سعید اسدی، 1385)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- انعکاس (رضا کریمی، 1386)
مجموعه های تلویزیونی:
- آپارتمان (مجموعه، اصغر هاشمی - 1372)
- روزگار جوانی (مجموعه، شاپور قریب - 1377)
- همسایه ها (مجموعه، محمدحسین لطیفی - 1379)
......................................................
جشنواره ها و جوایز:
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (زن زیادی) - بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر - 1383
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (براده های خورشید) - پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر - 1375
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (عروس خوشقدم) - هفتمین دوره جشن خانه سینما - 1382
گفت وگوی مشترك با امین حیایی و همسرش نیلوفر خوش خلق:
•شما جای من بودید مصاحبه با یك زوج هنری را با چه سئوالی شروع می كردید؟
امین حیایی: شما سئوال كنید ما جواب می دهیم. ما كه از خودمان سئوالی نداریم.
•ترجیح می دهم با امین حیایی شروع كنم تا برسیم به نیلوفر خوش خلق و حرف های مشترك. به نظر من پرسونای امین حیایی در فیلم «مهمان مامان» و كار با مهرجویی را به سادگی به دست نیاورده كه تن به كارهای نازل می دهد.
امین حیایی: نه این طوری نیست. بیشتر تفاوت نقش ها است چون من فیلمنامه را می خوانم و روی نقش تعمق می كنم. اگر نقش برایم جذاب باشد بازی می كنم و البته كارگردان هم الان برایم خیلی مهم است و عنصری است كه من در این مدت خیلی به آن اعتقاد پیدا كرده ام، چون منبع انرژی گروه است و حضورش بی تردید در كلیت كار تاثیرگذار است. مثلاً داریوش مهرجویی حضورشان در كار بسیار پررنگ و محكم بود. همین باعث می شد من و كلاً همه گروه عاشقانه كار كنیم. تهمینه میلانی هم این ویژگی را داشت. به نظر من كارگردان باید در كار «آن» واقعی داشته باشد تا همه به او اعتماد كنند و به بهترین نحو كار كنند. كارهایی هست كه در آن كارگردان نه به خودش اعتماد دارد و نه به گروهی كه در نظر گرفته است. طبیعی است كه در این مواقع قطعیت لازم در كار شكل نمی گیرد.
•تحلیل شما درست است اما چرا كسی كه چنین تحلیلی دارد كارنامه اش در سینمای ایران به دو دسته فیلم های ضعیف و خوب تقسیم می شود.
امین حیایی: من شغلم بازیگری است، حرفه دیگری كه ندارم. تنها كاری كه انجام می دهم سینما است. البته مدتی است موسیقی را هم شروع كرده ام كه به هر حال سدهایی سرراهش هست و باید صبر كنم تا شكل بگیرد. بگیر نگیر دارد و... به موسیقی علاقه دارم و دلم می خواهد این كارم در جهتی باشد كه بتوانم در سینما گزیده كار كنم و با كارگردان هایی همكاری كنم كه به كارشان آگاهی و شناخت كامل دارند تا نتیجه این همه زحمتی كه كشیده ام بی ثمر نماند. به هر حال مسئولیت زندگی هم هست. ما در ایران مثل بازیگران هالیوودی دستمزدهای آن چنانی نداریم. زندگی مان خیلی پر خرج است، ارتباطات مان هم زیاد است و اینها همه هزینه زیادی به همراه دارد. با توجه به این موضوع، من سعی دارم در میان هجوم فیلمنامه های ضعیف، این فیلم ها را انتخاب كنم. فقط تنها راهی كه داشتم این بود كه كار خودم را به نحو احسن انجام دهم و در نقش خودم كم و كسری نگذارم.
•خیلی از بازیگران مطرح سینمای جهان هم از این تجربه ها دارند اما تاثیر خودشان را در فیلم می گذارند؟
امین حیایی: صد درصد، در این فیلم ها وقتی نقش اصلی باشم از جان و دل كار می كنم. بازیگران و عوامل دیگر هم تحت تاثیر قرار می گیرند و سعی می كنند كارشان را بهتر انجام دهند و این در كارها مشهود است. ممكن است گروه كاملاً حرفه ای نباشد ولی سعی شان را می كنند. بحث دیگر روابط صمیمانه است كه همیشه سعی می كنم در گروهی كه كار می كنم به وجود بیاورم تا همه بتوانند به راحتی و در كمال آرامش كارشان را انجام بدهند. چون معتقدم ما مثل یك خانواده هستیم كه یك ساعتی را با هم زندگی می كنیم. همیشه با هم نیستیم اما به قول معروف «كوه به كوه نمی رسد آدم به آدم می رسد.» در بعضی كارهای جدیدم شاید از كلیت كار راضی نبودم اما معتقدم همان عشقی كه بین من و گروه بود به مردم هم منتقل شده است. حتی فیلم هایی كه خودم به آنها انتقاد دارم و فكر می كردم مردم بدشان می آید، اما برعكس دیدم واكنش مردم خوب بود و ارتباط برقرار كردند. احساس كردم تماشاگران من جدا از فیلم ها، نقش های من را دنبال می كنند حالا اگر مثل «مهمان مامان» و «زن زیادی» عوامل، كارگردان و بازیگران حرفه ای باشند نتیجه بهتری حاصل می شود. باید این را هم بدانیم این نوع كارگردان ها معدودند كه به این صورت كار كنند و این قدر مسلط باشند. شاید در سال دو كارگردان این طوری داشته باشیم بقیه یا تجربه ندارند یا در انتقال تجربیات شان موفق نبوده اند و نتوانستند به جایگاهی دست پیدا كنند و حالا تازه می خواهند به آن موقعیت برسند.
•شما كه در این گونه كارها حضور داشته اید فكر می كنید اساسی ترین ایراد این تولیدات نازل به چه عاملی مربوط می شود؟
امین حیایی: ببینید این كار از همان اول قرار بود كه مردم پسند باشد و برای مردم. صحبت كردیم كه یك كاری باشد كه مردم دوست داشته باشند و برای شان جذاب باشد چون واقعاً الان نیاز سینمای ما این است كه بتواند مردم را جذب كند. حتی اگر بخواهیم فیلم های هنری را مورد توجه مردم قرار دهیم باید اول بتوانیم مردم را به سالن ها بكشانیم و جذب سینما كنیم بعد از طریق علاقه مندی های مردم تفكر و اندیشه را به آنها منتقل كنیم. یك موقع این تفكر خیلی خالص است مثل فیلم های جشنواره ای كه مخاطبش روشنفكران هستند و مردم با آنها ارتباط برقرار نمی كنند. معمولاً این فیلم ها در جشنواره های خارجی جایزه می گیرند. ما باید ذائقه مردم را به سمتی ببریم كه به این شكل سینما هم نزدیك شوند و درك كاملی از آن داشته باشند و نظر داوران جشنواره های خارجی از نظر مردم ما چندان دور نباشد.
•به طور طبیعی وقتی یك هنرمند كار خاص و قابل اعتنایی انجام می دهد توقعات از او بالا می رود، بعد از كاری مثل «مهمان مامان»، از بازی در كار گیشه ای وحشت نداشتید و اینكه چهره حرفه ای تان مخدوش شود و دیگر امثال «مهرجویی»ها دنبال شما نیایند؟
امین حیایی:من از سال ۷۰ كه كارم را شروع كرده ام پله پله بالا رفتم و هر كاری كه انجام داده ام برایم یك تجربه بوده است. بازی در هر فیلمی چیزهایی به من یاد داده و هر كاری توانسته پله موفقیت برای كار بعدی ام باشد. این پله پله جلو رفتن باعث شده هیچ وقت ترسی نداشته باشم چون همه چیز برایم پیش آمده و موقعیت هایی كه یكی از پس دیگری در مسیر من قرار گرفته همه متناسب با خودم بوده است. وقتی در كار مهرجویی بازی كردم تا چند ماه قبل از آن بیكار بودم یعنی كار نگرفتم و منتظر كار خوب بودم. تا چند هفته حالم بد می شد تا اینكه بالاخره كار مهرجویی پیش آمد ولی من حاضر نیستم خانواده ام سختی بكشد كه حالا من می خواهم كار خوب انجام بدهم. مردمی كه من را می شناسند و دوست دارند می دانند كه من حداقل نقش خودم را به بهترین وجه ممكن ایفا می كنم حالا در هر فیلمی كه باشد و همین برای من كافی است. حالا هر چه بهتر باشم بازار كار برایم بیشتر می شود. دوست دارم مخاطبانم هر چه بیشتر باشند و سعی می كنم جذب مخاطب كنم. از هر دو قشر چه خاص چه عام. در ژانر كودك و فانتزی هم كار كرده ام و باز هم موفق بوده ام.
من كلاً به قسمت خیلی اعتقاد دارم. خیلی وقت ها كه از این اتفاقات برایم پیش آمده گفتم شاید واقعاً قسمت دوستان دیگر بوده و فكر می كنم لابد حكمتی در بین بوده و الان هم كه خودم را رها كرده ام تا هر چه پیش آید، شاید خیلی شان در شرایط روحی من نبود و خیلی جاها واقعاً به نفعم بوده. الان هر چه پیش می آید نگاه می كنم اگر همه چیز مثبت است و خوب پیش می رود و كار قابل انجام دادن است قبول می كنم اما كارهایی كه در آن نه می آید كه خب نه آمده دیگر، به همین راحتی. وقتی هم بروی داخل گود تازه قصه شروع می شود. ببینید مهمترین چیز «هدف» است. هدف من فقط سینما نیست. هدفم این است كه آدم درستی باشم. برای اطرافیانم مفید باشم. تنها وابستگی من در زندگی اول خداست بعد همسرم. بنابراین اهدافم دلی و معنوی است. شهرت و محبوبیت را یك شبه به دست نیاورده ام اما زیاد برایم اهمیت ندارد و عادت كرده ام. من جوایزم را از خدا گرفته ام نه از بنده خدا. همین كه در زندگی ام آرامش دارم برایم كافی است.
عکس های امین حیایی
عکس های امین حیایی و همسرش نیلوفر خوش خلق
عکس های امین حیایی و همسرش نیلوفر خوش خلق
بیوگرافی حامد کمیلی:
حامد کمیلی متولد ۱۴ تیر ماه سال ۱۳۶۱ در اصفهان .
دارای مدرک کارشناسس مدیریت بازرگانی و کاردانی کامپیوتر .
دارای ۱۰ سال فعالیت تئاتر در پروندهی هنری خودش .
فصل مورد علاقه : پاییز
چون به گفته ی خودش در پاییز غمی وجود دارد که در عین شادی نهفته هم دارد .
دارای شش سال سابق آشنایی با ساز پیانو .
کارهای مورد علاقه در اوقات فراغت : خواندن فیلنامه / تماشای فیلم / نوازندگی پیانو و همراهی با خانواده .
دارای ۲ برادر ۲ قلو به نام های احسان و ایمان که هر دو تازه وارد دانشگاه شدند .
احسان عمران و ایمان معماری می خواند .
وضعیت تاهل : مجرد ...
حامد کمیلی کارشناس مدیریت بازرگانی است .اهل اصفهان است . کارش را با تئاتر در اصفهان شروع کرده و بعد در تهران ادامه داده و در این رشته از شاگردان فریدون خسروی و گلاب آدینه بوده است.جایزه ی بهترین بازیگران تئاتر فجر را برده است.دو کار ملک دل به کارگردانی سعید سعدی و حرف ربط فریدون خسروی را آماده ی کار دارد.
او اهل مطالعه است وبه آینده اش امیدوار . اطرافیانش از او به عنوان انسانی پاک ساده و صمیمی یاد می کنند . در زمینه ی روانشناسی مطالعات زیادی دارد. پیانو وتار می نوازد . بسکتبال هم بازی می کند. از خواننده ها به شهرام ناظری علاقه مند است. از بازیگران خارجی آل پاچینو شون پن و از بازیگران ایرانی علی نصیریان و پرویز پرستویی و رضا کیانیان را دوست دارد . او می گوید: برای انتخاب نقش اولین چیزی که برایم مهم است ارتباط اولیه خودم با نقش است. ولی نقش هایی که خیلی خاص باشند و بتوان به شکلی ویژه به آنها نگاه کرد و نقشهایی که حرفی برای گفتن داشته باشند برایم خیلی باارزشند. دوست دارم در هر نقشی که ایفا می کنم همیشه حرفی برای گفتن داشته باشم
عکس های حامد کمیلی
عکس های حامد کمیلی
عکس های حامد کمیلی
عکس های حامد کمیلی
عکس های حامد کمیلی
بیوگرافی محمدرضا گلزار:
نام اصلی: محمدرضا
نام خانوادگی اصلی: گلزار
سمت (در بخش های): بازیگران،
تاریخ تولد: 1354
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
مدرک تحصیلی: لیسانس مکانیک
بیوگرافی
قبل از اینکه به سینما بیاید، نوازنده بود و به عنوان گیتاریست با گروه آریان همکاری می کرد. آشنایی اتفاقی اش با ایرج قادری باعث می شود تا در فیلم سام و نرگس بازی کند. از آن به بعد در فیلمهای زمانه، بالای شهر، پایین شهر و شام آخر بازی کرد که فیلم آخری زودتر از دیگر فیلمهایش به نمایش درآمد.
محمدرضا گلزار در سال 1381 در فیلمهای بوتیک و چشمان سیاه بازی و سال 1382 را با بازی در فیلم 13 گربه روی شیروانی آغاز کرد.
شاید کسی باور نمی کرد که گلزار هم بتواند خوب بازی کند. اما او در فیلم بوتیک نشان داد که اگر بخواهد می تواند بازیگر موفقی باشد. به شرطی که ...
عکس های محمدرضا گلزار
عکس های محمدرضا گلزار
عکس های محمدرضا گلزار